Sonntag, 26. Dezember 2010

برابری 2

ترجمه از ملیحه رهبری
مجله فلسفی- سلسله بحث های فلسفی ازفلیپ تروفولت.ـ

برابری (2)ـ

قسمت دوم

تیتر: نابرابری، مرگ آزادی است!ـ
بحث کردیم که تأکید بر برابری یا یکسان بودن همه مثل هم چنین تهدیدی را دارد که یک وحدت با استفاده از قدرت یا زور- را به دنبال داشته باشد و حالا تصویر دیگری را نگاه می کنیم که یک نابرابری اجتماعی را نشان می دهد. تصویر یک خیابان را دریک محله اشرافی با فاصله از شهر لندن نشان میدهد. در کنار خیابان اتومبیل های گرانقیمت لیموزین پارک شده اند که نشاندهنده رفاه و ثروت زیادی دراین بخش از شهر است. واز کنار این اتومبیل ها یک گدای خانه به دوش که تمام وسایل زندگی اش را دریک گاری سوپرمارکت ریخته است، درحال عبورکردن ازکنارلیموزین هاست.ـ
بله! تصویرتکاندهنده ای است. این تصویرساده ضد همه حرف هایی است که درباره تساوی گفتیم. این تصویرنشاندهنده عدم تساوی وبرابری- و وجود یک اختلاف طبقاتی عمیق دریک جامعه دموکراتیک است. پس می توان گفت که اختلاف طبقاتی شدید، به معنای مرگ آزادی است وبه آن سمت وسو هدایت می کند.ـ
- باید بررسی کرد که چه برسرایده آل های آقایان آمده است که درجامعه ای که شعارهایش آزادی ودموکراسی بوده است، چگونه است که سطح درآمد ها چنان متفاوت است که برخی درزیرخطر فقرزندگی می کنند، درجامعه ای که درآن انسان ها برابر و مساوی هستند. باید به روی این موضوع متمرکز شویم که آزادی کسب درآمد و ثروت دریک جامعه آزاد به رشد وثروت بیشتر هم می انجامد. بعد جامعه قطب بندی می شود وثروت، ثروت می آورد. این نتیجه چنان ناسازگار وغیرقابل قبول است که به تناقض روابط می انجامد وباید درجهت تصحیح وعلیه آن اقداماتی قانونی صورت گیرد.ـ
- بحث برسراین موضوع است، در جامعه ای که آزادی و برابری برای انسان ها به رسمیت شناخته شده است، اختلاف درآمدها اجازه دارند یا ندارند در چه سطحی باشند؟
والبته نباید درآمدها زیر خط فقر باشند. اختلاف فاحش باید کنترل شود تا آنچه که وعده داده شده است، عملی گردد وآنهم نه برای بخش کوچکی بلکه برای همه. درجامعه ای که ازآزادی فردی درآن صحبت می کنیم، هرکسی حق دارد که به نابرابری اعتراض کند این فرد گدا حق اعتراض دارد. (اما اعتراضی نمی کند.) واین تصویر که ما شاهد آن هستیم، با آزادی فردی هم درتناقض است و نشاندهنده وجود مشکل درمقوله آزادی نیزهست.ـ
معروفترین مثال دراین زمینه ازآناتول فرانس است که می گوید: در زیرپل شکسته آزادی خوابیدن یا مثل این مثال که روباه را دریک طویله بستن.ـ
بستن روباه درطویله به موضوع دیگری مربوط می شود اما تناقض درعقیده توک ویل درباره آزادی این است که آزادی یک فورم از رقابت است، اما رقابتی که باید آن را محدود نمود. ـ
تیتر: آیا آزادی یک فورم ازرقابت است!ـ
زیرا در ابتدا هرکس درست مثل بقیه ازحقوق مساوی برخوردار است اما بعد چون آزاد است وارد میدان رقابت می شود واگراینطور نبود هیچ رقابتی ممکن نمی شد.ـ
چنین نیست که تساوی دریک سمت، وسیستم رقابتی وبازارآزاد اقتصادی درسمت دیگر وهریک هدفی درسمت وسوی خود دارد. اینها وسایل رسیدن به هدف هستند اما تعیین کننده سیستم اجتماعی و زیربنای سیستم به گونه ای است که همه افراد- ونه گروه مشخصی ازجیب بقیه- اجازه داشته باشند که از پتانسیل رشد وترقی برخوردار باشند ویا آن را ببلعند.ـ
برای یک زمان محدود شاید این کارعملی باشد اما به زودی ثروت دردست عده محدودی انباشته می شود ومشکل خود را نشان می دهد واین خواسته برآورده نمی شود.ـ
تیتر: تعیین کننده سیستم اجتماعی و امکان رشد و ترقی برای همه است.ـ
موضوع این است که وسیله را درخدمت هدف باید چنان تطبیق داد که یک حفره بزرگ بین فقیر وغنی پیش نیآید. وهرکس بتواند در توده عظیم اجتماع جایی داشته باشد.ـ
-رقابت یک وسیله است ونباید هدف بشود!ـ
بنابراین رقابت یک وسیله است تا به رفاه یا ثروت دست یافت. اما خود این وسیله به یک هدف تبدیل می شود. دراینجاست که ناچارازیک تناقض می شویم وآن اینکه برای حفظ کردن آزادی گویا باید آن را محدود یا قیچی نمود.ـ
تیتر: پس باید آزادی را محدود کرد تا آن را حفظ کرد!ـ
بستگی دارد به آنکه تحت عنوان آزادی چه چیزازآن می فهمیم. چه برداشتی ازآن می نماییم. اگر منظور-آزادی معاملات واقتصاد و به معنای اقتصاد آزاد است- که ازآزادی به عنوان وسیله رسیدن به هدف خودش استفاده می کند، پس باید مجددا درمحدود کردن چنین آزادی ، تلاش کرد وبه راه حل های آن فکر کرد. محدود کردن آزادی بازارها وتجارت (اقتصاد آزاد)، برای من به این معناست که یک نوع از آزادی مشخصی را محدود کرد که وسیله به هدف تبدیل نشود و بتوان به جای آن ایده نوینی را جایگزین کرد اما محدود کردن بازار آزاد در خدمت تساوی و برابری وجود ندارد اما در خدمت خود آزادی البته که می تواند باشد.ـ
سؤال اگر اجازه بدهید یکبار دیگربه بحث تساوی در جامعه یا برابر کردن همه بدون هیچ تفاوتی مثل همدیگر بودن، برگردیم.آ.
تیتر: مفهوم تساوی وآزادی در دوران باستان!ـ
دراینجا ما یک تصویر وعکسی را ازدوران آنتیک داریم. تصویراز دو فرد باستانی به نام های پروکروسوتس و تزیوس را می بینیم که چهارصد سال قبل از میلاد مسیح کشیده شده است .دریونان باستان پروکروسوتس یک راهنمای مسافران بود. که آنها را به مهمانخانه خود درکوه دعوت می نمود. درآنجا تختی ومحل خوابی دراختیارشان می نهاد. که این تخت به اندازه قد یک آدم کاملا متوسط بود. او هرمسافری را برروی این تخت مشخص می خواباند. هرکسی که برروی این تخت می خوابید اگرقدش به اندازه تخت بود، اجازه استراحت داشت اما اگر بلندتر بود با تبری تیزساق پایش را قطع می کرد تا به اندازه بقیه شود واگرکسی کوتاه تر بود، او را آنقدرمی کشیدند تا به اندازه تخت بلند شود! اما اگرکسی پول میداد، پای او را دیگر قطع نمی کرد. این تصویربیانگریک سمبل قدیمی ازتساوی وبرابری بود.
بله! این تصویر یا افسانه درباره مساوی کردن همه به یک قد واندازه و ورفع اختلاف به شیوه ای خشونت آمیز بود. این افسانه یک پایه یا یک باراخلاقی نیزدارد، که نمی توان همه را با خشونت مساوی کرد. اگر تو بیشترازبقیه داری، یا بگذارپایت را قطع کنیم یا ازآنچه که بیشتر داری، بپردازتا با بقیه مساوی شوی.ـ
این یک انتقاد قدیمی است که به این شیوه نمی توان همه را مساوی کرد.ـ
تیتر:تفاوت وگوناگونی وبرابری و تساوی درخدمت یکدیگرهستند.ـ
باید درابتدا تفاوت هایی باشند تا انسان ها ازیکدیگر متمایز شوند و درمرحله بعدی باید وجوه اشتراکی را بین افراد گوناگون یافت.ـ
دریک جامعه که درآن همه یکسان هستند، حفره هایی حاکم هست، درست مثل یک جامعه ای که درآن همه برابرنیستند. ارزش های زندگی، سعادت وخوشبختی های موجود درجامعه و...، به دنبال وجود تفاوت هاست که معنا و مفهوم پیدا می کنند. زمانی که انسان ها متفاوت باشند ومجبورنیستند همه مثل هم عمل کنند و مجبور نباشند همه به اندازه یک تخت باشند و دریک رختخواب بخوابند واگر مساوی نباشند، باید پایشان را قطع کرد. ـ
ما همه متفاوت هستیم اما وجوه مشترک بسیار داریم که ما را به یکدیگر پیوند میدهد ومتصل می نماید وبه نوعی ادامه یکدیگر هستیم(مثل حلقه های زنجیر) یا یکدیگر را تکمیل می کنیم .ـ
دردوران باستانی، پروکروسوتس برای حل کردن مشکل عدم تساوی بشرچنین راه حلی داده بود.ـ
باید توجه داشته باشیم که تساوی و برابری به معنای برابربودن همه مثل هم نیست.ـ
-تساوی به این معناست که پتانسیلی وجود داردکه چیز دیگری شدی. ـ
تساوی درجامعه به این معناست که به همه اجازه میدهد که بتوانند کس یا چیز دیگری بشوند. یک فرم از زندگی مشترک با دیگران که همزمان جامعه این اجازه را میدهد واین امر را امکانپذیر می سازد واین حق برای همه هست که می توانند متفاوت باشند اما اشتراکات بسیاری نیزبا یکدیگر دارند. بدین شکل ما می توانیم یک جامعه خردگرا داشته باشیم که برای از بین بردن مشکل درجه بندی یا طبقه بندی وتفاوت ها نیاز نباشد که پای کسی را قطع کنیم. درتصویریونان قدیم که ازطریق قطع پا همه را می خواهند مساوی کنند، وحشتاک وسرنوشت بسیار تلخی است که تمام تفاوت ها را که وجه تمایزانسان است، قطع کنیم. این یک طریقه وراه و روش (غلط) برای مساوی کردن است که بخواهیم تفاوت ها(شانس) را ازاین طریق، محو و نابود کنیم.ـ
سؤال : پس آیا باید به نام تساوی با چنین طریقه مساوی کردن مبارزه کرد؟
برابری امری درست اما برابری به معنای نفی وطرد تفاوت ها امری نادرست است. ازسوی دیگر نیزاین طریقه مساوی کردن، یک شیوه از بیرون وبه زوراست واین خود قابل قبول نیست.آنوقت پدیده ای است به این معنی که آزادانه خود را برده و بنده کرد. ـ
تک ویل دریک جایی درباره دموکراسی چنین چیزی می گوید که من توده مردمی را می بینم که برابرهستند. جدا ازیکدیگر زندگی می کنند ولی هرچه بیشتر جدا ازیکدیگرهستند برعکس خیلی بیشتر شبیه به هم هستند. در این شرایط تساوی به زور، افراد هر چه بیشتر به خود توجه می کنند، به یک شکل آزاد ومختارانه تسلیم گرایی متمایل می شوند.ـ
تیتر: انزوا یکی ازدلایل بروز این عارضه جمعی است.ـ
مطلب کمی پیچیده است. تک ویل می خواهد بگوید که ایزولاسیون وانزوا یکی از دلایل این عارضه جمعی است. عدم اعتماد به خود وتزلزل، نقشی جدی در پذیرش مختارانه ذلت وتسلیم آدم ها را بازی می کند. با نوعی ازقصور و مسامحه سروکار داریم. انسان ها اغلب به دنبال راه فرار می گردند وکسانی که آن را به آنان تقدیم می کنند، کاررا برآنان آسان می کنند. یک دیکتاتوری یا انسان های دیگر که به این جمع کثیر، قواعد یا قوانین خود را القا می کنند یا به نوعی آنان را درقید خود نگه میدارند، اینان همگی از قدرت استفاده می کنند یا اززور استفاده می کنند درصورتیکه با مقاومتی روبه رو شوند. چنین افرادی حتی اگر نخواهند بپذیرند اما باز هم به نوعی انسان ها را به بردگی می کشانند.ـ
ادامه دارد....
ـ
دسامبر
2010
http://malihehrahbari.blogspot.com /منبع:ـ
Philosofie Magazine
Philosofie Gleichheit
Doku-Reihe vom Philippe Truffault
Frankreich 2010, Arte F
نام ها:
Alexis Teoqevill
Prokrusues
Seus
Kim Jong-il
Alexander Zino View

Sonntag, 19. Dezember 2010

برابری 1

ترجمه از ملیحه رهبری


مجله فلسفی- سلسله بحث های فلسفی ازفلیپ تروفولت.ـ
برابری(1)ـ

قسمت اول

دراین بحث آقای رافایل آنتهوون با آقای ژان فابین اشپیزکه استاد فلسفه سیاسی دردانشگاه پاریس می باشد، درباره مفهوم تساوی و برابری بحث و گفتگو می کند. آیا تساوی وبرابری یک حق ( برای انسان) یا یک امتیاز است؟ آیا برابری ازآزادی جدا است؟
سؤال: آقای فابین اشپیتز به عنوان متخصص دررشته فلسفه سیاسی با موضوع مورد بحث ما به خوبی آشنا هستید ودرسال 2008 نیز یک کتاب در این زمینه به چاپ رسانده اید. دراین کتاب به انگیزه های انقلاب کبیرفرانسه و مقولات آزادی و برابری و برادری پرداخته اید. تحت عنوان آزادی و برابری قاعدتا باید حق اعتراض نیز وجود داشته باشد . آیا اینطور است؟
تیتر:مفهوم آزادی
شاید بهترباشد که نگاهی به گذشته بیافکنیم که مبتکران این سه مفهوم درآن زمان چه اهدافی داشتند؟ آزادی برای آنان به مفهوم آزاد اندیشیدن وآزادی حرف زدن وعمل کردن وآزادی عقیده بود؛ به آنچه که انسان به آن اعتقاد دارد، بدون آنکه دستگیرشود.[زندگی اش به خطربیافتد.] واین خواسته ها زیربنایی بودند.ـ
تیتر: برابری یعنی تساوی قانونی برای همه
برابری به معنای اینکه هیچ حق ویژه یا امتیازبرتری برای فرد یا طبقه ای خاص در جامعه قایل نشدن ودر برابرقانون هیچ تفاوتی نداشتن وآزادی و برابری برای همه باشد. به معنای تساوی برخورداری ازحقوق مساوی برای زندگی کردن و برخورداری ازامکانات و برخورداری ازحق برابر برای کار کردن درجامعه. ولی این تساوی به معنای یکسان نمودن همه مثل هم نبود، به هیچ وجه. بلکه به معنای تساوی حقوق برای همه بود.
سوم ایده برادری بود.
برادری یعنی ما مشترکاتی با هم داریم. صرفنظرازبرابری برای همه افراد اما یک گام فراتر ایده برادری به معنای مسؤلیت پذیری درقبال یکدیگر بود. ما یک جامعه هستیم. با یکدیگر کار می کنیم وجزیی ازیکدیگرهستیم وفراترازآن هستیم که هرکس به تنهایی و دردنیای فردیت برای حق خودش کار کند. درحالیک فردیت(اندیویدوالیسم) وتساوی برای همه وجود دارد اما ما اشتراکات ووحدت هایی داریم واین ایده برادری بود که ما همگی متحد ومشترک باشیم وبی تفاوت نسبت به یکدیگرنمی توانیم باقی بمانیم. پشت به هم نکنیم وبی تفاوت نباشیم و بدینترتیب ارزش های آزادی وبرابری درپیوند با یکدیگرحفظ شوند.ـ
سؤال این است که آیا یک تساوی وبرابری مطلق[مثل یک جامعه بدون طبقه ایده آلیستی یا سوسیالستی]، آزادی را غیرممکن نمی سازد؟ یا پایان آزادی نیست؟! چگونه است؟
باید توجه داشته باشیم که آزادی وبرابری دومقوله هستند که ازیکدیگرجداکردنی نیستند.
تمام مینیمم ها والزامات ضروری برای ایجاد برابری نیزکه رعایت شود، بازبا آزادی انسان درارتباط است. اما باید توجه داشت که برابری با برابر کردن همه با هم یک نیست ومتقاوت است.ـ
برابری وبرابرکردن همه، به یک معنای واحد نیست. ـ
برابری به این معنا نیست که همه را مثل یک گله گوسفند دانست یا با هم مساوی کرد تا ازامکانات یا ازمالکیت یکسان برخوردار باشند یا قادر باشند امکانات یکسان فراهم کنند یا مثل هم عمل کنند. نه! بلکه اصل موضوع داشتن حق قانونی برابر ومساوی است(قانون یکسان برای همه) که این هم با مقوله آزادی گره خورده ودرپیوند است وقتی که می گوییم؛ بله، انسان ها مساوی هستند ومثل یکدیگر نیز آزاد هستند، دراین بیان تضاد و تناقضی نیست وتضاد وقتی پیش می آید که بگوییم، برابری بله ولی برای همه، مثل هم! ـ
اساسا برابری و آزادی این دوهدف اولیه وبنیانی( انقلاب) برای همه بود.
پس آیا می توان اینگونه سؤال کرد که آزادی به معنای شانس برابر برای همه می تواند باشد؟
آیا شانس برابر- با برابری وتساوی دومقوله متفاوتند؟
باید توجه کنیم که تساوی به معنای حق( قانونی) مساوی برای همه است وبا مقوله قانون وعدالت سرو کار دارد که قانون برای همه مساوی است و به معنای برخورداری از شانس مساوی برای همه نیست.ـ
شانس مساوی داشتن به معنای حق مساوی داشتن نیز نمی باشد و این دو مقوله، ازیکدیگر تفکیک می شوند. ـ
برابری برای همه به معنای، قواعد و قانون وعدالت وبرخورداری ازحمایت قانون برای همه باید یکسان باشد وفشاربر روی یک طبقه یا بخشی از جامعه نباشد وبرتری برای کسی یا گروهی بیش از دیگران نباشد وهیچکس نمی تواند تحت نفوذ خود مانع از اجرای قانون شود یا حقوق ویژه یا امتیازات ویژه و فرا قانونی برای خود طلب کند وحق وعدالت برای همه یکسان باشد.پس می توان گفت:ـ
تیتر: برابری یک مکمل غیرقابل تکفیک آزادی است.ـ
به طور مثال قبل از انقلاب فرانسه شهروندهای عادی فرانسوی با افراد طبقات بالا ودارای اصل و نسب برابر نبودند واجازه نداشتند مقام وموقعیت های بالای کشوری یا لشکری داشته باشند. اگرکسی خواهان چنین مناصبی بود باید اصل ونسب عالی خود را ثابت می کرد. انقلاب کبیرفرانسه پایان این نابرابری ها به طور قانونی بود. واین معنای پایه ای برای تساوی قانونی است.ـ
برابری به معنا ومفهوم حقوقی وقانونی وپایان یاقتن نابرابری های اجتماعی درخدمت آزادی است وهیچ ارتباطی نیز با مقوله شانس ندارد، بلکه مقوله حقوقی ومسؤلیت دربرابرقانون است که آزادی آن را طلب می کند. درمورد مقوله آزادی نیزاینگونه است که وقتی می گوییم همه آزاد هستند یعنی همه به گونه برابر ازآزادی برخوردارند. به طورخلاصه می توان گفت که برابری یک مکمل غیرقابل تفکیک آزادی است.ـ
آیا به این معناست که همه مثل هم برابرهستند؟ مثلا دراینجا ما به تصویر یک خیابان خیلی شلوغ درمرکز لندن نگاه می کنیم. جمعیت زیادی ازتیپ های گوناگون وشخصیت های مختلف از زن ومرد و پیر وجوان، با شتاب وعجله به دنبال کارخود هستند. هرکس برای خود فردی(فردیت) مستقل ومتفاوت از دیگری است وهمه دریک سیستمی زندگی می کنند که ازحقوق برابر برخوردارند. همه متفاوت اما زیر چترقانون یکسان ودردموکراسی زندگی می کنند. قانون حاکم در کشوربرای همه یکسان وعمومی است وشامل حال همه است. این تساوی قانونی برای هرکس شرایطی فراهم میکند که موجودیت وزندگی فردیش را بنا کند. برمی گردیم به سؤال پایه ای بحث که آیا تساوی به معنای برابرکردن همه مثل هم، نباید به چنین گوناگونی افراد وشخصیت ها یا استقلال فردی منتهی می شد؟!ـ
آنچه این تصویر بیان می کند این است که این جمعیت همه افراد آزادی هستند. اما چهره هایشان نشان نمی دهد که ازبرابری( یا خوشبختی یکسان) برخوردار باشند. دراین تصویرهرفردی کاملا متفاوت ازدیگری است وحق دارد که متفاوت باشد. درتصویربا آنکه این افراد شبیه به هم برابر وآزاد هستند اما یک خطر را نیزنشان می دهد وآن این است که جامعه دموکرات ما شبیه به یک بازاراست که افراد دروحدت با آن به سرمی برند. این موضوع این افراد را شبیه هم کرده است که خود چنین وحدتی یک هشدار است که همه را درمقیاس های بزرگ شبیه به هم برابر کرد.ـ
سؤال: آیا با وجود آنکه تصویرافراد را در تیپ و شخصیت های مختلف اجتماعی نشان می دهد که رشدی متفاوت کرده اند بازشما معتقدید که چنین تهدیدی را نشان می دهد که همه را به یکنوعی با هم برابرکرده اند؟
تیتر: برابری اجازه ندارد که تفاوت ها را کتمان کند!ـ
بله! برابری نباید به معنای برابر کردن همه مثل هم باشد وتفاوت های واقعی را که وجود دارد، نادیده بگیرد. اینکه همه انسان ها در برابرقانون یکی هستند یا( ازحمایت قانون برخوردارند) دراصل به آنها اجازه متفاوت بودن را می دهد. درجامعه مدرن ما برابری به این معنا است که افراد را آزاد گذاشت تا متفاوت وگوناگون ازیکدیگرباشند و بتوانند رشد کنند .ـ
سؤال: دراینجای بحث به انتقاد نیچه برخورد می کنیم که معتقد بود همانگونه که هیچ سمی نیست که بدون زهر باشد واگرباشد دیگر زهر نیست. منظورش برابری درجامعه دموکرات بود که به نوعی نمی تواند به وجود آید زیرا که دربرابراندیویدوالیسم قرار می گیرد واینگونه برابرکردن همه، یعنی همه را به یک سطح و درجه نازل وپایین تنزل دادن ومساوی کردن. ـ
پاسخ: درجه بندی کردن با برابری ربطی ندارد. این موضوع برای آلکسیزتوکویل هم روشن بود. درجامعه آزاد آدم ها به اختیار خود واگذارمی شوند وعکس العمل های مختلفی از خود نشان میدهند. مثلا خود را با یکدیگرمقایسه می کنند که فاصله چندانی با بقیه نداشته باشند و خیالشان راحت باشد و کارهای مشابه هم درمقیاس عمومی انجام می دهند. باید درجامعه کارهای مشخصی مانند تحصیل کردن برای همه باشد تا تفاوت فاحشی بین افراد نباشد. اما درجوامعی که ساختاردیگری دارند وهمه باید یک مسیرمشخصی را دنبال کنند[ مثلا در کره شمالی]، درچنین جوامعی آدم ها چه می کنند؟ افراد درچنین جوامعی شبیه به هم رفتار می کنند. همه مثل هم عمل می کنند. درجوامعی با چنین ساختاری که همه باید مثل هم عمل کنند، این توع وحدت یک خطربرای آزادی است.ـ
تیتر: الکسیزتوکویل می گوید: برابری یک نتیجه طبیعی آزادی است.ـ
الکساندرتوک ویل نظریه جالبی داشت وبرای او برابری یک نتیجه بود. یک نتیجه طبیعی دراثرآزادی در جامعه آزاد است.ـ
پاسخ: کاملا درست است. می توان چنین بحث کرد که ما دریک جامعه آزاد هستیم وهمه ازحقوق مساوی برخورداریم. و ما توده عظیمی از مردم داریم و جامعه هم لباس دموکراسی به تن دارد و همه درسمت وسوی وحدت هستیم، به تدریج همه به هم نزدیک و مثل هم می شوند. و زمانی که انسان ها هرچه بیشترشبیه به یکدیگر یا بدون فاصله شوند. دراینجا توک ویل نشان داده است ک آنوقت خیلی مشکل است که علیه یک چنین وضعی که جامعه فرضی ما به آن رسیده است، کاری کرد. به ویژه که این شرایط، تبعات سیاسی خود را دارد. درچنین شرایط یا سیستمی مردم عکس العمل مشابه یا یکسانی نشان میدهند وهدف ومقصد سیاسی واعتماد و باور واحدی دارند و دنبال یک رهبرراه می افتند.
سوآل چگونه است که به نظر تک ویل این نوع وحدت تناقض با دموکراسی پیدا می کند؟
زیرا دردموکراسی هرکسی مسؤل خودش است وهرکسی حق دارد که زندگی خود را مطابق میلش رقم بزند زیرا قانون به او چنین اجازه ای را می دهد. اما هرچه انسان ببشتر به خود متمرکز می شود، درمی یابد که بیشتر شبیه بقیه است و این یک پدیده شناخته شده ای است. فردیت ازیک چنین عدم پشتوانه ای نیزبرخورداست که یک احساس عدم اعتماد واطمینان ایجاد می کند. آدم ترس دارد که تنها یا به خود واگذار شود و این شرایط عکس العمل هایی به دنبال دارد که آرامش خاطرفرد را ضایع می کند. یک دموکراسی به نظر من نیاز به دوشرط لازم دارد تا علیه این پدیده که برابری به فورمول شبیه سازی نیانجامد ، بتواند عمل کند.ـ
شرط اول تحصیل وفرهنگ ودانش است زیرا این وسایل ضرورت هایی هستند که بتوان انسان شایسته ای شد. و شرط دوم: انسان نباید یکسره بر روی زندگی مادی متمرکز باشد و برای آن بجنگد. دراین صورت بیش ازاندازه خود را با آن مشغول کرده است.
پس برابری یک فورمول نیست که به این سمت وسو هدایت کند که همه بجنگند تا یک پدیده مساوی مادی محسوب شوند.
برابری وتساوی باید شامل قوانینی باشد و برای انسان شرایطی ایجاد کند که درآن قادر باشد با استفاده از برابری، وجوه مختلف بشری را پرورش دهد.ـ
ادامه دارد....
دسامبر 2010
Philosofie Magazine
Philosofie Gleichheit
Doku-Reihe vom Philippe Truffault
Frankreich 2010, Arte F

اسامی به لاتین
نام کتاب آقای ژان فابین اشپیتز به فرانسه یا آلمانی برای علاقمندان
Den zufall abschaffen.
Abolir le hazard نام کتاب به فرانسه
نام های لاتین:
Alexis Teoqevill



Samstag, 5. Juni 2010

عراق 2010/ پنجم

ترجمه : ملیحه رهبری

عراق درسال 2010 (5
سفردرآینده ای نامعلوم

Marc Berdugeگزارشی از:ـ
قسمت پنجم
منابع نفتی قورنا دربصره مورد علاقه شرکت آمریکایی(ایکسون موبایل) وکمپانی روسی است. همزمان وبه موازات درهمین روز درهتل رشید قراراست که قراددادهایی با شرکت انگلیسی(ب پ) ویک شرکت چینی(سی.ان.پی.سی) بسته شود. این دوکمپانی بدون هیچ قید وشرطی قراردادها را پذیرفته اند وخواهان منابع نفتی رومیلاه هستند که آمریکایی ها وشرکت(کی.ای.آر) سه سال درآنجا مشغول بودند. قراردادهای بسته شده امروزدرتاریخ عراق بی سابقه هستند. رییس شرکت انگلیسی ب.پ اظهارنظر می کند:ـ
Tony Hayward
BP.chef
ما خیلی خوشحالیم که دربازسازی مناطق نفتی عراق شرکت می کنیم.ـ
آیا معامله خوب بود؟« بله خیلی خوب وهر دوطرف مایل به همکاری بودند و تا این مرحله برای هردوطرف سودآوربود.»ـ
این روز برای وزیر نفت عراق روز بزرگ وپیروزی بزرگی است زیرا قراردادهای خوبی بسته است که تا به حال درعراق چنین قراردادهایی بزرگی بسته نشده بودند.ـ
او درمصاحبه خود در برابر رسانه ها می گوید:ـ
باید خلق عراق بداند که تا به حال برای ما چنین موقعیتی پیش نیآمده بود اما امروز ما با بزرگترین شرکت های نفتی جهان قرارداد بسته ایم ومنابع نفتی عراق تقسیم نمی شوند وبهره برداری از این منابع تحت نظارت دولت مرکزی خواهد بود. نفت ما به قیمت نفت جهانی فروخته خواهد شد. امروز روز بزرگی است و من برای ملتمان وشرکت هایی که با ما قرارداد بسته اند آرزوی موفقیت می کنم اگرچه برای شرکت های نفتی که با ما قرارداد بسته اند (کمپانی انگلیسی و چینی) شاید شرایط ما چندان هم پرسود نبود.»ـ

50 میلیارد دلار تنها برای مدرنیزه کردن تأسیسات نفتی رومیلاه مصرف خواهد شد. درهمین ماه قرارداد با شرکت های ایتالیایی ویک شرکت ترک نیز بسته می شود. سرمایه ای چنان بزرگ که حدود 2000(دوهزار) برابر سرمایه ای که آمریکا دربین سالهای 2003 تا 2007 درآنجا سرمایه گذاری کرده بود. درهمین هفته چهار قرارداد دیگر با شرکت های آمریکایی و ایتالیایی وژاپنی ویک شرکت ترک بسته می شود. بستن این قراردادها موج مخالفتی نیز ایجاد می کند. نمایندگان کردستان درمجلس عراق قراردادهای وزیر نفت را نمی پذیرند. ازبزرگترین منتقادان وزیرنفت، نمایندگان گروه سنی آل-جبوری هستند.ـ
Adnane Al-Joubouri
Depute sunnite comite petroe Gaz
آقای آدنان-الجبوری می گوید:«در زمان صدام هیچ تصمیم دولت یا وزرا نبود که بدون پارلمان به تصویب برسد. با آنکه صدام دیکتاتور بود وعموی مرا اعدام کرد اما قانون را رعایت می کرد. تصمیمات پارلمان برایش مهم بودند.
از او می پرسیم:«چه پیشنهادی می کنی؟»ـ
میگوید:« کمپانی هایی که درکردستان یا بصره برای بهره برداری قرار داد بسته اند، همه درلیست سیاه هستند ونباید اینطورباشد!».ـ
وزیرنفت عراق می گوید:«دشمنان ما با شرکت هایی که با ما قرارداد بسته اند، تماس گرفته وازآنها خواسته اند تا قراردادهایشان را لغو کنند تنها به این دلیل که اگرآنها سرکار بیایند این قراردادها را معتبرنخواهند دانست. به نظرمن اینکارآنها یک خیانت به منافع ملی است وغیرقابل تحمل است.»ـ
ازاو می پرسیم که آیا آنها می توانند قراردادها راملغی کنند؟ جواب میدهد:« نه! قانونا ضرورتی نداشته است که قراردادی را که وزیر امضا کرده است، پارلمان دخالت کند.»ـ

پاریس کاخ الیزه 16 نوامبر2009:« جلال طالبانی رییس جمهورعراق به کاخ الیزه دعوت رسمی شده است ومعاون و وزیر نفت او(منطقه خودمختار) هم همراهش هستند. درمهمانی که درکاخ الیزه به مناسبت حضوراو برگزارشده است، رییس شرکت توتال(کریستف دومارگری) حضوردارد ووقتی ازاو درباره قراد داد نفتی درعراق سؤال می کنیم؟ می گوید:«رییس جمهورعراق و وزیراو و وزیر نفت او وهمه می گویند؛ خواهان بستن قراد داد با شرکت توتال هستنند زیرا خدماتی که ما ارایه می کنیم یا منافع قراد با ما، بهترین برای کردستان است اما طرف مقابل(بغداد) موافقت نمی کند اما ما به فعالیت های خود با خوشبینی ادامه میدهیم!»ـ

بغداد 11 دسامبر2009. درشهر بالاترین تدابرامنیتی برگزار می شود. هلی کوپترهای گشت و...سه روز قبل ازبرگزاری اجلاس(مناقصه) نفتی، پنج خود روی انفجاری جان 120 نفر را گرفت. امروزمناقصه نفتی برای تصمیم گیری برسرده منطقه مهم نفتی گرفته خواهد شد.ـ
با وجود خطرات امنیتی، تمام کمپانی های جهانی دراین مناقصه بین المللی شرکت کرده اند. جلسه مهمی است و وزیرنفت ونوری مالکی هم آمده اند. درمصاحبه با
بوریس بوی لون که سفیر فرانسه دربغداد است، او اظهار می دارد:« من خوشبین هستم وطبعا هردوطرف خواسته ها وشرایطی دارند وتوتال با اعتماد به نفس بالا و تهاجمی وارد این معاملات خواهد شد تا بتواند برنده شود وباید ببینیم!» ـ
ازمیان کمپانی های شرکت کننده، وزارت نفت 50 شرکت را انتخاب کرده است. هرکمپانی شرایط خودش را برای قیمت اضافه بها برای هربشکه نفت و...پذیرش قرادداد شش ساله، اعلام و دریک صندوق که دراین اجلاس نهاده شده است، خواهد انداخت واز میان آنها کمپانی که شرایطش بهتر باشد، برگزیده خواهد شد. برای یک منطقه نفتی به نام ماینون، توتال برای تولیدهربشکه نفت اضافه، مبلغ 1.75 دلار دریافت و1.405.000(یک ممیزچهارصد وپنج میلیون) بشکه برای افرایش تولید روزانه برای مدت 6 سال را نوشته است. اما رقابت بالاست وشرکت شل وشرکا برای هربشکه نفت اضافه؛ مبلغ 1.39 دلاردریافت و افرایش تولید روزانه 1.8.000000(یک ممیزهشت میلیون) میلیون بشکه در روز و برای 6 سال خواهد بود که دراین رقابت، شرکت شل مطلق برنده می شود. ریس شرکت شل میگوید: ـ
Mounir Bouaziz
Vice-president Shell
ما خیلی سخت کار کردیم تا بتوانیم برنده شویم و بتوانیم به عراق نشان دهیم که قابلیت رقابت دربازار جهانی را داریم.»ـ
از سفیر فرانسه می پرسیم که آیا ناامید شدی وانتظارتان برآورده نشد؟ می گوید«بله! شدیدا. زیرا این منطقه نفتی برای ما خیلی مهم بود. مدیران شرکت شل خیلی سخت کار کرده بودند وخوب شرایط وخواسته های عراق را درک کرده بودند وبرای ما شکست بدی بود.»ـ
درپایان این مرحله همانطور که توضیح دادیم شرکت های انگلیسی(ب.پ) شرکت چینی( سی.ان.پی.سی) شرکت آمریکایی(.اگزان موبيل ) شرکت روسی( لوک اويل ) وش کت شل قرارداد می بندند ودرکنارآنان توتال هم قرارداد یک قسمت کوچک دربصره را به دست می آورد.ـ
درپایان جلسه ریسای شرکت هایی که قرارداد بسته اند با وزیرنفت عراق گفتگوی کوتاهی می کنند ونماینده شرکت توتال اظهار تاسف می کند که باخته است.ـ
وزیرنفت عراق می گوید که خیلی مهم است که شرکت های نفتی که دارای تخصص های بالایی هستند، قرارداد ببندند. 7 شرکت آمریکایی با تخصص های بالا ، دراین مناقصه اصلا شرکت نکردند و امیدواریم برای توسعه میدان نفتی دیگری که هست، مایل باشند زیرا تخصص های بسیار بالایی دارند. همچنین این قراردادها برای ما یک پیروزی است که یکبار دیگر به بازار جهانی نفت وارد می شویم و ما درشرایطی بودیم که بهترین قراردادها را بسته ایم.»ـ
با این قراردادها عراق درکمتراز یکسال قادر خواهد بود که درمجموع تولید روزانه نفت خود را به 12.5 میلیون بشکه نفت در روز افزایش دهد ونقش مرکزی خود را دربازارجهانی نفت تضمین کند. عراق با 115 میلیارد بشکه نفت بعد ازعربستان وایران سومین دارنده بزرگ ذخایرنفتی است.ـ
به لحاظ سیاسی برای دولت ایتلافی بغداد دربرابرمخالفانش بستن این قراردادها واینکه کمپانی های نفتی جهان شرایط بغداد را پذیرفته اند، یک پیروزی است.آیا بستن این قراردادها نارضایتی شدید شیعیان جنوب عراق ازدولت بغداد وخشم ونارضایتی عرب های سنی درعراق(مناطق مرکز) را آرام خواهد کرد که تا به حال ازثروت نفت یا تقسیم حوزه های نفتی کوچکترین سهمی نداشته اند و آیا اساسا حالا سهمی ازثروت نفت خواهند داشت؟ سرزمینی که درهمه جای آن فقرشدید دامنگیرمردم است. درکنارچاه های شعله ورنفت (چاه های فعال فعلی)، خیل زنان وکودکان گرسنه ومردان بیکاردربدترین شرایط زندگی می کنند.[آیا درآینده سهمی ازاین قراردادهای پرسود نفتی به آنها خواهد رسید.]ـ
همچنین درشمال وکردستان هم هیچ دلیلی برای جشن گرفتن وجود ندارد. دولت خود مختاربه لحاظ مالی(درآمد)از این طریق دربرابردولت بغداد به زانو زدن وادار شده است و خیلی از پروژه های تأسیساتی وساختمانی ونفتی.... را متوقف کرده است وسرمایه دارانی که کارت خود را روی منطقه خودمختارکردستان سرمایه گذاری کرده بودند، راضی به نظرنمی رسند.ـ
ما دوباره دراربیل هستیم ودرمنطقه نوسازی شده به نام شهرجدید یا (نیوسیتی) و در کلوپ خارجیان به نام مجیدی مال با آنها مصاحبه می کنیم و بسیارناراضی و ناخشنود هستند زیرا بیکار شده اند.ـ
هفت سال پس ازسقوط صدام دوباره کشور درحال حرکت به سمت حکومت قانونی است .ـ
کشور درآستانه دوراهی است که به کدام سوکشیده خواهد شد وچه الگویی را انتخاب خواهد کرد؟ آیا الگوی او جامعه ای فدرالیسم ولیبرال مثل آمریکا خواهد بود[به سمت دموکراسی وتقسیم قدرت خواهد رفت] یا به سمت دولتی مرکزی قدرتمند وصاحب آتوریته با الگویی مثل ایران خواهد رفت؟ این تصمیم گیری درخروج نیروهای آمریکایی مؤثرخواهد بود. که به زودی آنگونه که واشنگتن اعلام کرده است ازعراق خواهند رفت یا قدم به قدم آنگونه که خواسته دولت خودمختار کردستان و دولت ایتلافی بغداد می باشد، ازعراق خواهند رفت یا برای همیشه خواهند رفت آنگونه که دشمنان آمریکا درمنطقه، آرزوی آن را دارند!ـ
پایان!ـ
برخی ازاسامی لایتن:
Neu City
Majidi Mall

ماه مای 2010 برابر با خرداد 1389

Die Dokumentation von Marc Berdugo und Patricia Loison fragt:
Wem gehört der Irak?
Frankreich, 2010
Magneto Presse

ARTE France
خبر:
27 January 2010,
وزارت نفت عراق روز دوشنبه قرارداد با شرکت اگزان موبيل امريکا و رويال داچ شل انگليسي - هلندي را براي توسعه ميدان قورنا- يک غربي ، دومين ميدان بزرگ نفتي عراق جنگ زده، را تکميل کرد وزارت نفت عراق روز دوشنبه قرارداد با شرکت اگزان موبيل امريکا و رويال داچ شل انگليسي - هلندي را براي توسعه ميدان قورنا- يک غربي ، دومين ميدان بزرگ نفتي عراق جنگ زده، را تکميل کردبه گزارش خبرگزاري فرانسه از بغداد،"عاصم جهاد" سخنگوي وزارت نفت عراق در بيانيه اي اعلام کرد، اين وزارتخانه قرارداد قورنا-يک غربي را با شرکتهاي اگزان موبيل و شل امضا کرده است. با امضاي اين قرارداد، توليد نفت اين ميدان از 285 هزاربشکه فعلي به 2 ميليون و 325هزار بشکه در روز افزايش خواهد يافت. براساس آمار وزارت نفت عراق، ميدان قورنا- يک غربي داراي هشت ميليارد و 500 ميليون بشکه ذخيره نفت است. شرکتهاي اگزان موبيل و شل بابت توليد هر بشکه نفت اضافي ازاين ميدان يک دلار و 90 سنت دريافت خواهند کرد. عراق اولين مزايده بين المللي نفتي را اواخر ماه ژوئن 2009 برگزار کرد و در پنجم نوامبر 2009 توافق اوليه در خصوص اين قرارداد صورت گرفت. عراق دردومين مناقصه بين المللي که در ماه دسامبر 2009 برگزار شد،با شرکت لوک اويل روسيه به توافق اوليه رسيد و اين شرکت در اشتراک با استات اويل هيدرو نروژ ، ميدان قورنا-2 غربي را توسعه مي دهد. قرارداد توسعه اين ميدان روز شنبه امضا خواهد شد. خبرگزاري فرانسه افزود: ميدان قورنا- 2 غربي داراي 12 ميليارد و 900ميليون ذخيره نفت است و در غرب ميدان مجنون قراردارد. مناقصه توسعه ميدان مجنون در ماه دسامبر 2009 برگزار شد و توافق اوليه با شرکتهاي شل و پتروناس صورت گرفت. براساس اين گزارش، عراق با دراختيارداشتن 115 ميليارد بشکه نفت قابل استحصال بعد از عربستان سعودي و ايران سومين دارنده بزرگ ذخاير نفت دنيا است. نفت 85 درصد درآمد نفت دولت عراق را تامين مي کند. اين گزارش افزود:باوجود اتهاماتي مبني براينکه امريکا حمله به عراق را در سال 2003براي دراختيارگرفتن منابع نفت اين کشور انجام داد، شرکت اگزان موبيل تنها شرکت
امريکايي بود که در دو مناقصه برگزارشده عراق در سال گذشته توانست يک
قرارداد منعقد کند

عراق 2010/چهارم

ترجمه : ملیحه رهبری


عراق درسال 2010 (3)ـ
سفردرآینده ای نامعلوم
Marc Berduge:گزارشی از
قسمت چهارم
با وجود نامه ای که ازخود وزارت نفت داریم تا از این مناطق نفتی دیدن کنیم وگزارش تهیه کنیم اما نگهبان که کرداست، فقط از رییس خودش اطاعت می کند و خیلی راحت اجازه نامه ما را که ازجانب وزارت نفت است، به رسمیت نمی شناسد. با وجود اسکورتی که استاندارکرکوک به ما داده است اما به ما اجازه ورود نمی دهند وسرانجام بعد از یکساعت وارد محوطه می شویم. رییس شرکت نفت شمال حاضربه ملاقات با ما نمی شود وبا وجود قرار قبلی اما ما را نمی پذیرد وسکرتراو به ما اجازه میدهد که تنها حوزه های نفتی کرکوک را تماشا کنیم. اما درمقابل پست های بازرسی، محافظین کرد مستمربا دیدن نماینده استاندار ما را متوقف می کنند ومانع می شوند. مناسبات بین شرکت نفت شمال واستانداری کرکوک هیچ تعریفی ندارد. اسکورتی که ما را همراهی می کند با ناراحتی می گوید که کمپانی نفتی شمال استانداری کرکوک(مقامات دولتی) را قبول ندارد، درحالیکه نباید اینگونه باشد و نفت شمال چنان رفتار می کند که گویی استقلال کامل دارد. درحالیکه اجازه نداشتند مخالفتی با ما بکنند زیرا ظاهرا اینها باید تحت امر وزارت نفت دربغداد باشند اما اینگونه عمل نمی کنند.ـ
شانزده (16)میلیارد بشکه نفت خام دخیره کرکوک می تواند به مدت بیست سال نیاز نفتی فرانسه را برطرف کند. به مدت یک دقیقه می توانیم مناطق نفتی این بخش کرکوک را فیلمبرداری کنیم. به دلیل شعله ور بودن زمین و-مشعل ها نفتی که درهرچند ده یا صد متری قرار دارند، این محوطه ازجاهای دیدنی جهان نیزنامیده می شود. تا قبل ازما هیچکس اجازه نداشته است، اینگونه به این چاه های نفتی نزدیک و فیلم تهیه کند.ـ
مناطق نفتی از اینجا ادامه یافته و تا منطقه خورمله(قورمله) امتداد می یابد. دولت مرکزی ودولت خود مختارهردو ادعا یا حق حاکمیت یکسان براین منطقه وسیع نفتی عراق را دارند. مدت هشت ماه است که درخورمله توسط شرکت نفت کردی به نام کار(ک. آ. آر.)؛ نفت استخراج وتصفیه وصادر می شود. 24 منبع نفتی حفاری شده با تأسیسات مدرن نفتی وجود دارد که فقط کردها درآن کارمی کنند. مدیریت مهندسی با ما مصاحبه می کند ومی گوید:ـ
Dr.Qaywan Swara
Ingenieur kar Grupe
«ازسال 1927 به بعد و به ویژه از 2003 دراین منطقه کردها کارکرده اند و درزمینه استخراج وکارهای نفت وگاز وکارآموزی وتخصص وتجربیات لازم را دیده اند وامروزمطلقا وفقط کردها وبدون هیچ وابستگی به بقیه کشور، امورات نفتی را اداره می کنند که 90 درصد آن از مناطق اربیل وسلیمانیه و... است و مدیریت این بخش نفتی کشورمستقل از دولت مرکزی است و ما برای کنترل منابع نفتی دراین منطقه کفایت پیدا کرده ایم. ومدیریت موفق شده است که نسل نو و متخصصی را برای بهره برداری واداره این منابع آموزش دهد و تربیت کند.»ـ
یک ضربه مهلک دیگر برای دولت مرکزی دربغداد؛ هماهنگی آمریکایی ها ودولت خودمختارکردستان درسال 2009 بود که اجازه می داد تا نفت این منطقه خورمله( کورمله) بهره برداری شده و به ترکیه فرستاده شود ومنافع حاصل ازآن برای امورات دولت خودمختار کردستان باشد.ـ

مدیرمسؤل بخش مهندسی نفت خورمله می گوید:« برای هرمهندس کردی افتخاربزرگی است که دراینجا( وطن کردی خود) کار کند. همچنین محصولات نفت خام کرکوک نرمال نیست بلکه بهترین در کل جهان است واینهم باعث افتخارماست.».[درضمن، پرچمی که برفرازدکل های نفتی اینجا دراهتزاراست،پرچم کردستان است.]
وزیرنفت عراق دربغداد آقای آل-شریستانی مایل نیست درباره این واقعیت وفروش نفت ومصرف آن برای اداره امورداخلی دولت خودمختاراظهار نظری کند. دراکتبرسال 2009 دولت خودمختار تصمیم گرفت که صادرات نفت به ترکیه را متوقف کند تا بغداد این قراردادها را تأیید کند.ـ

آمریکا پشت پرده وغیرعلنی ازدولت خود مختارحمایت می کند. واشنگتن مدت زمان طولانی است که دولت خودمختار را طرف معامله های قابل اتکا واعتماد خود میداند واربیل محل ومکان خوبی برای این فعالیت هاست.ـ
یکی ازاین مکان ها دراربیل کلوپی متعلق به شرکت کار(ک. آ. آر) درنزدیکی فرودگاه است که متعلق به یک شرکت خصوصی ایمنی-حفاظتی است که ازسال 2003دراینجا فعال است وبه راحتی به کسب وکارش مشغول است وبه درودیوارش عکس ها وتصاویر شخصیت های مهم سیاسی ومقامات آمریکایی که به کردستان آمده و دراین مکان مهمان بوده ویا حضورداشته اند،آویخته است و ویدیویی هم درسالن این ملاقات ها را پخش می کند.ـ
شرکت های سرمایه گذاری آمریکایی که درعراق خود را کاملا مخفی نگه می دارند، اما دراین منطقه اربیل خوش آمده اند. فرضا یک شرکت پیمانکاری دراین منطقه یک مجتمع مسکونی شامل صد خانه مدرن به سبک آمریکایی ساخته است که هرکدام به قیمت 250 هزار دلار است.ـ
Damien Deuguelder
Promouur immobilier
از این پیمانکار جوان آمریکایی می پرسیم، شما که سالهاست دراینجا کار می کنید، معتقد به پیشرفت عراق برای ده سال آینده هستید؟ جواب می دهد:« بله! حتی روزبه روزاوضاع عادی وبهتر می شود واربیل منطقه آینده داری است وشخصیت های مهم آمریکایی به اربیل می آیند وازپیشرفت های آن دیدن می کنند. وآرامش وفضا برای فعالیت های اقتصادی وسازندگی ازمنطقه(کردستان) شروع شده وبه تدریج به جنوب وتمام عراق خواهد رسید. من آینده عراق برای ده سال بعد را خوب می بینم.»ـ
درهمین منطقه به دیدن مدیر شرکت پیمانکاری وتأسیساتی کار(ک.آ .آر) می رویم که ازسال 2003 درکارهای تأسیساتی با آمریکایی ها قرارداد بسته بود و معاملات بسیار پرسود و فعالی نیز داشته است وحالا درکارنفت و گازنیزمی خواهند فعال شوند. با طرف یا مدیرکرد این شرکت به نام آقای باز کارین که رییس گروه کار(ک.آ.آر) است ملاقات می کنیم.
دراین ملاقات آقایان شرکای آمریکایی نیزحضور دارند.ـ
Richard Eagleton
Investisseur american
آقای ریچارد گلتون درمصاحبه میگوید:« بله! معاملات ما خیلی پرسود وموفقیت آمیز بودند وحالا درکارهای نفت وگاز هم می خواهیم وارد شویم.» او ازجانب جو-البه که ازدوستان نزدیک جورج بوش است که درآمریکا هم افتضاحات زیادی به هم زده است، نمایندگی دارد که در این زمینه ها درکردستان اقدام برای سرمایه گذاری کند. وآقای ریچارد گلتون می گوید که من نماینده جو- البه هستم که بسیارشریف و خوش نام درکارهای معاملاتی است. شریک دیگر دراین شرکت که نماینده واشنگتن است به نام روبرت گوردن است.ـ
Robert Gordon
Vertereter der kar Group in Washington
او میگوید:« ما درارتباط با وزارت امورخارجه آمریکا و وزارت اقتصاد(بازرگانی) هستیم و دراینجا یک سلسله قراردادها را پشت سرگذاشته ایم والبته مناسبات خوبی هم با دولت آمریکا داریم وهرچه جلوتر برویم، راه معاملات دراینجا کوبیده ترخواهند بود. کردستان امنیت خوبی دارد و منطقه تجاری خوبی برای سرمایه گذاری پرسود است. اگرآمریکا هم برود اما امنیت وقانون باشد ما به کارهایمان ادامه میدهیم. روابط خوبی بین شرکتهای خصوصی وواشنگتن هست وما دراین سالها قراردادهای بسیاری با عراق بسته وبه اتمام رسانده ایم وبسیار خوب است که با رفتن آمریکایی، درهای عراق به روی جهان بازشده باشد. وضروری است که مناسبات خوبی بین عراق وآمریکا و بقیه دنیا برقرار شده باشد.» دراین شرکت(ک.آی.آر) چند ده نفردیگراز سرمایه گذاران مختلف کرد وآمریکایی فعالیت دارند واین امر نشان می دهد که مناسبات خوبی بین شرکت های خصوصی کردستان و واشنگتن برقرار است که بسیارمثبت وخوش بین به آینده و سرمایه گذاری های مشترک درکردستان هستند.ـ

درنشست مشترکی که درآن سرمایه داران فرانسه ودوبی نیز شرکت کرده اند، ما نیزحضوریافته وگزارش تهیه میکنیم. مدیر کرد این شرکت برای شرکا توضیح می دهد که شما نگران عقب نشینی نیروهای آمریکایی وعدم امنیت نباشید زیرا دولت کردستان برای حفظ امنیت در منطقه خودمختار وممانعت از درگیری های قومی تقاضای یک خط حفاظتی وامنیتی با حضور نیروهای آمریکایی را خواهد کرد واین امر سرمایه گذاری برای 5 یا ده سال آینده را تضمین خواهد نمود!ـ
با وجود حضورنیروهای آمریکایی در یکی ازبخش های منطقه خود مختار، با وجود خط حفاظتی بین این منطقه وبقیه کشور، اما ناآرامی ها افرایش می یابند.ـ
دراینجا مصاحبه بایک مقام مسؤل درکردستان انجام می دهیم:ـ
khaled Salih
Ancien consillen pour le Petrole du Gouvernment regional Kurde
آیا شما یک عراق را که درآن کردستان خود مختار وجنوب نیز مستقل باشد ودولت مرکزی بغداد نیز باشد بهترازیک عراق متحد یا واحد وبا دولت مرکزی می دانید؟
پاسخ:«ازآنجاییکه پول نفت کردستان درگذشته توسط دولت مرکزی، صرف خرید سلاح های شیمیایی برای کشتن وسرکوب خلق کرد می شد، باید اختیار نفت کردستان را به دولت مرکزی ندهیم. نباید پول نفت کردستان را به دولت مرکزی بدهیم تا با همان مارا سرکوب کنند. قانون اساسی وپارلمان ودولت خودمختار دراین زمینه تلاش کرده اند. راه حل بین دولت مرکزی و کردستان وجود یک دولت قدرتمند خود مختارکردستان است که قابل توسعه باشد وبتواند پیشرفت کند.»ـ

استانبول:ـ
28 دسامبر 2009 وزیرنفت عراق برای نجات مناطق نفت خیز که درکردستان تحت نفوذ آمریکایی ها ودرشمال تحت نفوذ ترکیه است ودرجنوب تحت نفوذ ایران است وبرای اینکه از موضع دولت مرکزی برمنابع نفتی بتواند نظارت کند، ازشرکت های نفتی جهان برای یک مناقصه (مزايده بين المللي) دعوت کرده است. شرکتهای نفتی بین المللی 6 سال درانتظاراین لحظه تجاری بودند.ـ
50 شرکت نفتی بزرگ دراین جلسه شرکت کرده اند وهیجان بزرگی دربین مدیران شرکت دیده می شود وهمه علاقمندند که قطعه ای از این کیک بزرگ نصیبشان شود.ـ
شرکت های بزرگ نفتی آمریکایی، روسی(لوک اویل) و...اروپایی ها نیزحضوردارند وانگلیسی ها وهلندی ها وفرانسوی ها(توتال) هم حضورقوی دارند. بعد ازچندین ساعت نشست درسالن دربسته و بدون حضور خبرنگاران ، سرانجام کنسول عراق ونمایندگان وزیرنفت دربرابر رسانه ها قرارمی گیرد.ـ
Thamer Ghadhban
Conseiller pour le petrole peremier minister irakien
آقای طامرقدبان می گوید: کمپانی هایی که مایل به شرکت دراین مناقصه هستند به همکاری خود با ما ادامه خواهند داد. در 11 ماه سپتامبر(2009)که کٌد این اجلاس است. درروزهای 11 و12 سپتامبر درسالن بزرگ نخست وزیری یک نشست بزرگ برگزارمی شود ودرآنجا درباره پیشنهادات درباره این مناقصه(مزایده بین اللملی نفت) تصمیم گیری خواهد شد.»ـ
به خاطر بستن دهان اپوزیسیون وممانعت ازانتقاد، می بایست که تصمیمات اتخاذ شده دراین اجلاس شفاف باقی بمانند. یکی از خبرنگاران می پرسد:ـ
آیا قراردادها وطرف های قراردادی را معرفی خواهید کرد؟ پاسخ طامرقدبان:« مطابق قانون همه قراردادها وطرف ها را علنی می کنیم ودرعرض 2 ماه رسانه ها را مطلع کنیم و قراردادی مخفی نیست و همه علنی وشفاف است.»ـ
برخلاف قراردادهای شرکت های نفتی کردستان، دراین مناقصه کمپانی هایی که قرارد داد می بندند، اجازه ندارند هیچ سهم سرمایه ای ازمناطق نفتی که بهره برداری میکنند، دریافت کنند ووزیر نفت عراق ازاین بابت احساس پیروزی می کند. دیگراینکه برای تولید هربشکه نفت اضافه، مبلغی حدود 2 دلار درنظرگرفته شده است. مدیر کمپانی نفتی ایکزون موبیل می گوید:ـ
Richard c.Vierbuchen
Directeur Exxon Mobil
می گوید که ما خوشحالیم وقیمتی که به مناقصه گذشته شده درهیچ جای دیگرگیر نمی آید و می توانم بگویم که خوشحالم که بالاخره این اجلاس برگزارشد و درآستانه بستن قراردادیم و به زودی کار را شروع خواهیم کرد.
وزیر نفت عراق درمصاحبه می گوید:« به مجرد آنکه تصمیمات و مذاکرات ما علنی شد، این اقدام ما برای خیلی ها شوک بزرگی بود. ازهمه طرف به سمت من حمله شروع شد. حتی گفتند برای شرایطی که تو گذاشته ای، هیچ کمپانی نخواهد آمد. اما من به کارهای خودم ایمان یا شجاعت دارم!»ـ

بغداد 2 نوامبر2009 و5 روز قبل از برگزاری دومین مناقصه بین المللی، دوعملیات تروریستی درنزدیکی نخست وزیری انجام می گیرد با 127 کشته که درمدت زمان زیادی بی سابقه است ولی هیچ مانعی برروند بستن قراددادها نیست. دراین زمان قراددادهای نفتی(برای توسعه میدان های نفتی) می خواهند بسته شوند وبغداد می خواهد نخستین نمایشگاه بین المللی را نیز درسال 2010 افتتاح کند.ـ
بیشترین انتقادها به وزیرنفت به خاطرقراددادها، ازجانب فرانسوی ها می آیند. با این حال در روزاجلاس شرکت توتال با علاقه حضوردارد ونماینده آن به ما می گوید که ما خوشحال می شویم که برای حوزه های نفتی بصره بتوانیم، قرارداد ببندیم اما باید که قرارداد برای هردو طرف منفعت داشته باشد.»ـ
در روز اجلاس برای دومین مناقصه نفتی، فضای امنیتی شدیدی برقراراست و خود وزیر نفت عراق با کمبو(نفربر زرهی )آمریکایی به محل اجلاس می آید. برای حفاظت بقیه نیزدرهر 200 متر خودروهای زرهی حضورامنیتی بالایی دارند.ـ
وزیرنفت وبیشترخارجیانی که دربغداد کارمی کنند، دریک منطقه ویژه وبه دورازپایتخت وکاملا محافظت شده، زندگی می کنند یا استقرار دارند ونسبتا بدون خطرمی توانند دراجلاس حضوریابند.ـ

شرکت توتال وشرکا امروز حضورفعالی دارند و نخستین کسانی هستند که با وزیرنفت عراق ملاقات می کنند. بحث برسر بهره برداری ازمنابع نفتی به وسعت. 1.5 میلیون بشکه در روزاست یعنی، دو برابر قرارداد الجزایر. فرانسوی ها درسال های 1991و1997 از این منابع بصره نمونه برداری کرده ومایل به سرمایه گذاری درآن هستند. وزیر نفت عراق به سؤال ما که آیا از بازگشت فرانسویها خوشحال هستید، پاسخ نمی دهد ومی گوید:«سؤال مناسبی برای این شرایط نیست. بگذارید مذاکراتمان را ادامه دهیم»ـ
مذاکرات درپشت درهای بسته است. رقابت شرکت ها بالاست ونباید شرکتی ازمبلغ یا شرایط پیشنهادی شرکت دیگری باخبرباشد تا بتواند خودش برنده بشود.ـ
ادامه دارد
ادامه دارد....
30 مای 2010 برابر با 9 خرداد 1389

Die Dokumentation von Marc Berdugo und Patricia Loison fragt:
Wem gehört der Irak?
Frankreich, 2010
Magneto Presse
ARTE France

عراق 2010/ سوم

ترجمه : ملیحه رهبری


عراق درسال 2010 (3)ـ
سفردرآینده ای نامعلوم

Marc Berdugeگزارشی از:ـ

قسمت سوم

Ahmed Chalabi
Vorsitzender des Irakischen nationalkongresses
احمد چلبی که مقام جانشینی رییس مجلس اعلای عراق(مجلس محلی) را برعهده دارد؛ با ما مصاحبه نموده و با علاقه میگوید:« ما خواهان اتحاد بین عراق وایران هستیم تا ازتشکل آنها یک متحد قدرتمند درخاورمیانه به وجود آید.»ـ
او درادامه اظهارات خود می گوید:« ما وایران درپهنه های متعددی مشترکات مهمی با هم داریم. مثلا درزمینه برق که ایران بیشتراز کشورهای دیگر به عراق برق می دهد. درمناطق نفتی ما مرزهای مشترک با ایران داریم و به نظرمن باید حوزه نفتی مشترکا بهره برداری شوند. ازسوی دیگرصادرات نفت وموضوع خلیج فارس هم ازعوامل نزدیکی است و از موجبات وحدت درکار بهره برداری مشترک نفت می تواند، باشد. اما ما یک قدم اساسی برداشته وطرحی ریخته ایم که با کنگره ملی عراق(مجلس محلی) نیزیک کتاب درباره آن منتشر کرده ایم که دراین طرح عراق وسوریه، ترکیه طرف حساب های تجاری درمعاملات نفت باشند. این منطقه بزرگ تجاری- نفتی یک وسعت 3600 کیلومتری را دربر می گیرد ازاروپا تا هندوستان را شامل می شود. این کتاب شامل مناطق نفتی وآبهای مشترک این کشورهاست که روابط قدیم وتاریخی وفرهنگی وعلایق مشترک کشورها را دربرمیگیرد. فی المثل دربخشی ازاین کتاب تقسیمات کشوربراساس جغرافیای جهان اسلام را انجام داده ایم که به هفت منطقه تقسیم شده و منطقه چهارم که درباره آن صحبت میکنیم دروسط و درقلب جهان قراردارد که عراق می باشد.ـ
آیا فکر می کنید که آمریکاییها یک چنین طرحی را دنبال خواهندکرد؟« بستگی به علایق آنها دارد و به نفع آنها هم هست.»ـ
این منطقه که شما طراحی کرده اید، منطقه بزرگی است؟« بله! آنچه آمریکایی ها ازآن می ترسند، فونتامنتالیسم است. واینجا ما یک اتحادیه ازکشورهای مدرن اسلامی را ترسیم کرده ایم.»ـ
عراق به عنوان کانون جهان وذخایر نفتی آن بالغ بر115 میلیارد... و دربخش های مختلف آن ملیت های مختلف ازجمله شیعیان درجنوب 42درصد ودرمنطقه کردستان 23درصد و21درصد سنی دروسط کشورکه با چهره ای منفی به گونه مستمربا تلیغات منفی به عنوان متخاصم معرفی می شوند وچند ماه قبل از رسیدن تاریخ برنامه ریزی شده برای خروج نیروهای آمریکایی این سؤال مطرح میشود که مناطق نفتی چه خواهند شد؟ نزدیک به صد سال است که کنترل نفت به معنی کنترل کشور وحتی کنترل کامل منطقه می باشد.ـ

Rumaylah:
ما برمی گردیم به سوی جنوب و به منطقه رومیلاه که بزرگترین منطقه نفتی جنوب است. تمامیت تأسیسات نفتی آن، مال سال 1972 است وتابلوی ورودی نیزبه همان نسبت کهنه وقدیمی است.یکی ازکارکنان آن برای ما توضیح می دهد:« این منطقه وتأسیسات آن به یک شرکت بزرگ تعلق دارد.» ازهشت منبع نفتی آن یا تأسیسات آن، چهار منبع آن بهره برداری می شوند. تأسیسات برقی آن ازسال 1991 واز زمان جنگ خلیج عملا هیچ تغییراتی نکرده یا نوسازی نشده اند وکهنه و زنگ زده و فرسوده هستند.ـ
ازکارکنان آن سؤال می کنیم که چه مدت است که دراینجا کار می کنید؟جواب میدهند:« ازسال 1975!» شما به افراد قدیمی تعلق دارید؟ می گویند:« بله! تأسیسات هم کهنه وقدیمی وزنگ زده هستند. همه تأسیسات کهنه واز بین رفته هستند.» چه مقدار نفت خام درگذشته ازاین منطقه رومیلاه صادرمی شد وحالا چه مقدارصادر می شود؟ درگذشته 1.5 میلیون بشکه روزانه صادر می شد وامروز730 بشکه در روز است که ما تلاش می کنیم این میزان را افزایش دهیم. »ـ
درسال 2004 آمریکا مسؤلیت مدرنیزه کردن تأسیسات را به عهده یکی ازستادهایش گذاشت و مهندسین شرکت . ـ(ک. وی.آر) مأموریت مدرنیزه کردن تأسیسات نفتی را داشتند. سه سال درجنوب کار کردند.»ـ
Ben Lando
Redacteur en chef Irag Öl Report
یکی ازمسؤلین آمریکایی به نام رنلاندو توضیح می دهد:« آمریکا به این شرکت مسؤلیت ارتقا کیفیت نفت استخراجی را نیز داد اما شرکت مربوطه نتوانست قرارداد درخواستی را به دلیل هزینه سنگین به انجام رساند وطرح نصفه نیمه ول شد.»ـ
درحقیقت شرکت ک.وی.اردرسال 2009 به شدت مورد انتقاد شدید یکی ازمسؤلین ارتش آمریکا قرار گرفت. مثلا دررٌومیلاه از22 میلیون دلارهزینه، 8 میلیون از پروژه آن ناپدید شده است. برای تمام این مناطق نفتی 1.2 میلیارد هزینه در نظرگرفته شده بود که 500 میلیون آن گم می شود. بدون آنکه مدیریت پروژه مدارکی ارایه کند. شرکت ک.وی. آر به ارتش برگه های هزینه ومخارج یا توضیحی دراین باره نداد که این پول ها چه شده اند. این شرکت با آمریکا دراین منطقه کارمی کرد، بدون آمریکایی ها این شرکت باید ازاینجا می رفت.ـ
قرارداد این شرکت با آمریکا درسال 2007 تمام شد وتمدید هم نشد. به دوراز بصره وکانال متعفنی که از وسط شهر می گذرد، دی تال کمپانی که یک شرکت نفتی عراقی- دولتی است با آمریکا وشرکت ک.وی.آر قرارد داد استخراج بسته بود که قرارداد درسال2007 تمام شد وتمدید هم نشد. یک کمپانی دیگرنیز به نام زالتزاٌیل دست اندرکار بود که درهفت سال اخیردرهمه جا افتضات گوناگونی به هم زده است، یکی ازآنها فروش روزانه 600.000 بشکه نفت خام قاچاق بصره بوده که با تانکرهای نفتکش ازعراق به ایران فرستاده می شد(نفت خام قاچاق به ایران) که دولت عراق سرانجام این خروج قاچاق نفت را تمامش کرد[جلوی آن را گرفت].ـ
شیخ جعفرهی جم- رییس کمپانی نفت جنوب می گوید:« برای پایان دادن به این خروج نفت قاچاق، ارتش آمریکا ودولت مرکزی بغداد ونیروهای منطقه بصره هرسه با هم کار کردند تا متوقفش کردند.»
اواین افتضاح واتهام را می پذیرد که این امر بوده وقاچاقچی ها هم سود زیادی به جیب زده اند اما این امرمتوقف شده است. ما به او میگوییم:« اما نفت قاچاق با تانکرهای ایران حمل شده است.» او این موضوع را رد می کند و با ما می گوید:« کو مدرکی نشانم بده!؟»ـ
بغداد
وزارت نفت عراق دومین وزارتخانه مهم بعد ازوزارت داخلی است و تنها وزارتخانه ای بود که ازسال 2004 توسط آمریکایی ها تحت حفاظت قرارگرفت. دراین وزارتخانه اطلاعات مربوط به ذخایر ومنابع نفتی ومناطق ومنابعی که درحال بهره برداری هستند وتولیدات و...به شدت حفاظت می شود. نزدیک به صدهزارنفردرحیطه های مختلف آن کار می کنند.
عاصم جهاد که سخنگوی روزارت نفت است به ما می گوید:« اینجا تنها وزارتخانه ای است که درآن ما یک بخش وسرویس به نام آنتی کووالیسیون یا ضد رشوه خواری وفساد تشکیل دادیم. باید با انواع واقسام نفوذها وکلاهبرداری ها در اینجا مبارزه می شد.»ـ
مسؤل این بخش در مصاحبه به ما می گوید:ـ
Chef de sercice antiCorruption Minister de Petrole
آلله محی آل دین- بله این بخش را ما تشکیل داده ایم و 1200 کارمند دراین بخش در تمام عراق کار می کنند.کارمندان ما مثل ساعت روز وشب کار می کنند وکارما تعطیلی ندارد واگردرجایی رشوه خواری وفساد اداری به ما گزارش داده شود، شرایط امنیتی اعلام می کنیم واین اتفاق هم زیاد می افتد. ما دراین زمینه ازافراد سرشناس ومقامات بالایی را تا به حال دستگیرکرده ایم که برخی به خارج فرار کردند و برخی دستگیرشده اند ومنتظردادگاه شان هستند. ازاو می پرسیم که آیا به دلیل این مبارزه علیه رشوه خواران ودزدی های نفتی، آیا برای به خطرافتادن جانت می ترسی؟ جواب می دهد:« بسیار طبیعی است زیرا یک انسان هستم اما نگران نیستم وهمه چیزعالی است و به وطنم احساس بدهکاری می کنم وکارم را ادامه می دهیم.»ـ
Hussein Al Sharistani
Minister du petrole
حسین ال –شریستانی که ازنزدیکان آیت الله سیستانی است که آیت الله سیستانی از رهبران شیعیان نزدیک به ایران است، او کسی است که دروزارت نفت خیلی ازافراد نفوذی را جاروکرده است. او در زمان صدام ده سال را درزندان ابوغریب گذراند زیرا از مغزهای اتمی عراق بود که حاضربه ساختن بمب اتم برای صدام نشد. بعد ازسالها تبعید درایران وانگلیس درسال 2006 وزیرنفت دولت ایتلافی کنونی شد. او می گوید:« وقتی درسال 2006 این کابینه تشکیل شد، وضعیت امنیتی درعراق فاجعه آمیزبود. عملیات انتحاری وتروریستی مشکل روزانه بود وهدف عملیات هم ما(وزارت نفت) بودیم. من به همکارانم می گفتم که مشکل شما تروریست ها هستند ومشکل من تروریست ها وفساد ورشوه خواری دروزارتخانه و مافیا و... است. ما باید درسطح وزارتخانه خانه تکانی می کردیم وافرادی را که نفوذ سیاسی داشتند و تلاش داشتند، سیاست واقتصاد عراق را تحت نفوذ خود بگیرند، از وزارتخانه بیرون بریزیم. برای کنار زدن این شرایط من باید همزمان درپنج پهنه مختلف فعالیت می کردم اگرمی خواستم که بجنگم[وارد جنگ شده بودم].»ـ
بعد ازآنکه وزیرنفت یک خانه تکانی دروزارتخانه می کند، برنامه بعدی اش تحت کنترل درآوردن مناطق نفتی شمال عراق درکردستان، تحت کنترل ونظارت دولت مرکزی بغداد است.ـ
تا این زمان بدون دخالت وزارت نفت عراق، 35 شرکت نفتی وپانزده شرکت دیگر ازتمام جهان درشمال کردستان فعال بودند که قرارداد یا توافقی با دولت مرکزی نداشتند بلکه با دولت خودمختارکردستان داشتند. بزرگترین شرکت، یک شرکت ترک بود که به کمک کانادایی ها وچینی ها مشترکا استخراج نفت را درشمال کردستان داشتند. شرکت تاگ تاگ که برای استخراج نفت از بزرگترین منطقه نفتی کردستان قرارداد بسته بودند.ـ
برای بازدید و ورود به این منطقه نفتی 3 توربازرسی را پشت سرمی گذاریم. که هرسه تور بازرسی، توسط یک شرکت خصوصی آمریکایی حفاظت می شود و برروی پیراهن کارکنان مسلح ومحافظین نام این شرکت نوشته شده است به نام ون سی کی رتی که به معنای سکرت وسری است .ـ
مدیرمسؤل جوان شرکت تاک تاک به نام کان ساوان که یک مقاطعه کارجوان از ترکیه می باشد و تا 2 سال پیش درکارهای ساختمانی بغداد کار می کرد، ما را می پذیرد ومی گوید که ما کارکنان مان را توسط یک شرکت خصوصی حفاظتی-امنیتی حراست می کنیم.ـ
Can Savun
Directeur du site pertrolier de Tag Tag
آقای کان ساوان که مدیرشرک نفتی تاگ تاگ است، دراینجا موافقت می کند تا ما ازکمپ دیدن کنیم اما اجازه مصاحبه با کسی را نداریم. ما به یک کمپ بزرگ که یک بهداری نیز دارد، می رویم که این بهداری درهفته دو روز برای بیماران عمومی باز ودکتری هم در این روز به اینجا می آید. دربهداری به مدیر آلمانی آن برخورد می کنیم.ـ
Michael Strauch
Responsable in FirmeneTag Tag
او دراین بهداری کارمی کند و دکتر نیست ولی اتاق عمل را به ما نشان میدهد و مسؤل تکنیکی دستگاه های بهداری است ولی مسلح به تجهیزات کامل است که درجواب ما میگوید:« بله حفاظت شغل دوم من است اما هیچ اتفاقی دراینجا نمی افتد ولی اگرمورد آدم ربایی یا عملیات انتحاری یا ...پیش بیاید ما آماده دفاع وخنثی کردن حمله هستیم ودوسال است که اینجا امن وامان است ودرکردستان اوضاع روز به روزبهتر هم می شود. ولی شغل اصلی من دایرکردن یک مرکزبهداری برای روستاییان و کاردر این زمینه با شرکت تاگ تاگ است.»ـ
درمصاحبه با مدیرترک شرکت تاگ تاگ ازاو می پرسیم که آیا معامله نفت دراینجا پرسود است واوجواب می دهد:« چه جورهم! زمانی که من درکارهای ساختمانی کار می کردم، قراردادی به مبلغ 15 میلیون دلار بستیم که یک بودجه عظیمی بود که ازخوشحالی جشن گرفتیم و از یک چنین قراردادهایی ما هیچوقت چشم پوشی نمی کنیم ولی امروز فرق می کند.»ـ
شرکت تاک تاک روزانه 40.000 بشکه نفت خام تولید روزانه دارد. برای بالابردن میزان تولید نیزکارکنان آن روز وشب کار می کنند. کارکنان ازتمام ملیت ها هستند. ازهندوستان، یمن، اسکاتلند و کانادا، ...یک کارفرمای کانادایی می گوید:« تصویری که رسانه ها ازاینجا می دهند، کاملا غلط یا بهتراست بگوییم که درست نیست. افراد دراینجا درصلح وهمکاری با یکدیگر با هم کارمی کنند. آدم احساس می کند که دروطن خودش است وفقط هوا گرم است. الان درکانادا برف می بارد!»ـ
کنسرسیوم نفتی بعد از سه سال کارو با سرمایه گذاری 350 میلیون دلار موقعیت مطمینی برای آینده ندارد. حکومت یا دولت مرکزی مستقردربغداد اعلام کرده که قراردادهای بسته شده دولت خود مختار کردستان را به رسمیت نخواهد شناخت.دراین زمان ودرحال حاضر، نفت استخراج می شود وتانک ها پر می کنند ومحوطه را ترک می کنند اما آینده چه خواهد شد،معلوم نیست.ـ
وزیرنفت عراق آقای حسین ال –شریستانی می گوید:« عراق دارای یک قانون اساسی است که همه تابع آن هستیم ومطابق قانون اساسی ذخایرعراق به تمام عراق تعلق دارد و قراردادهای بسته شده با شرکت های خارجی تنها از طریق دولت مرکزی معتبرهستند. خودمختاری نفتی نداریم.!»ـ
ما یکباردیگربه کرکوک می رویم که بخش سنی یا عرب ساکن در منطقه کرد نشین عراق است ویکی از مناطق ناآرام وپرمساله است. به طوررسمی استخراج منابع نفتی شمال(کرکوک) تحت کنترل یا قرارداد یک شرکت دولتی، کنسرسیوم کمپانی نفت شمال است که نفت شمال را مورد بهره برداری قرار می دهد. همینطورشرکت دیگری به نام ... نیزفعال است که سعی می کنیم با شرکت نفت شمال مصاحبه کنیم. همانند شرکت نفتی زالتز درجنوب، کمپانی نفتی شمال نیزتحت نظروزارت نفت دربغداد کارمی کنند.ـ
برای ورود به این محوطه نفتی، ما با مشکل زیاد رو به رو می شویم وخیلی زود متوجه می شویم که درشمال عراق(کردستان) شرکت های نفتی فعال وحاضر، استانداری کرکوک(گوورنوآرت) را به رسمیت نمی شناسند واستاندارسنی یا عرب کرکوک دراینجا فاقد قدرت اجرایی مؤثر است. شرکت ها کار خودشان را می کنند.ـ
ادامه دارد....
30 مای 2010 برابر با 9 خرداد 1389

Die Dokumentation von Marc Berdugo und Patricia Loison fragt:
Wem gehört der Irak?
Frankreich, 2010
Magneto Presse
ARTE France

عراق 2010 /دوم

ترجمه : ملیحه رهبری


عراق درسال 2010
سفردرآینده ای نامعلوم (2)ـ

Marc Berdugeگزارشی از:ـ
قسمت دوم
چند کیلومتردورتر وبه فاصله دوساعتی از کرکوک، شهراربیل، پایتخت منطقه خودمختار کردستان قراردارد. ما دراربیل با دنیای دیگری روبه روی می شویم. آتمسفرآن کاملا متفاوت است. دولت خود مختارکردستان(اکونومی) یک دولت مستقل با اکثریت کرد واقلیت ترکمن وعرب است. دولت خود مختارکردستان قانون اساسی وپارلمان ودولت خود را دارد که درحال حاضر هم یک نمایشگاه بین المللی صنعتی درشهر برگزارنموده است. 50 کشور در نمایشگاه شرکت کرده اند؛ ازجمله آلمان وفرانسه وایران وترکیه که هردو بزرگترین طرف های تجاری عراق هستند. درغرفه ایران از نمایندگی آن سؤال می کنیم که آیا امروزایران روابط خوب اقتصادی با عراق دارد؟ نماینده ایران(یک تاجرچاق وریشو با ظاهرمذهبی است) جواب می دهد:« بله! به همین دلیل ما امروز دراینجا مارک(بازار) خود را معرفی کرده ایم و نه تنها درکردستان بلکه درآینده درسراسرعراق فعالیت خواهیم کرد.» برگزاری نمایشگاه بین المللی اربیل برای پیشمرگه های کرد که دراین نمایشگاه حضور دارند ویا ازآن بازدید می کنند، یک رؤیا است که به حقیقت پیوسته است. آنها سالیان درازی در زمان دیکتاتورصدام برای خود مختاری جنگیدند. برگزاری نمایشگاه به ابتکار نوه آقای بارزانی(فرماندار منطقه) است. ـ
Nechirvan Barzani
Gouverneur regional Kurde 2003-006
آقای نوشیروان بارزانی درمیان حلقه محافظانش درنمایشگاه حضور می یابد و درپاسخ به سؤالات ما می گوید:« برگزاری نمایشگاه برای ما افتخار بزرگی است وامسال شرکت های تجاری خیلی بیشتری از سراسر جهان در نمایشگاه شرکت کرده اند. برای ما باعث افتخاراست که امروز اربیل دروازه ورود به عراق نو شده است و ما عراق را نمایندگی می کنیم.»ـ
درهای گشوده به سوی عراق؟ درحالیکه بخش های دیگرکشورهر روزشاهد عملیات تروریستی است و عدم امنیت مساله مردم است. فرودگاه اربیل یک مرکزداد وستد تجاری به سوی وین و بیروت واستامبول و دوبی و.. است. درچند هفته آینده ترمینال فرودگاه نو افتتاح میشود. این ابتدای یک آغازاست.ـ
آقای نینوس بهرام مدیربخش تکنیکی فرودگاه اربیل می گوید:« لوفت هانزا هفته پیش در اینجا بود. تا کیفیت فرودگاه را ببیند وآن را تأیید کرد ودرطی شش ماه گذشته نمایندگان شرکت های هواپیمایی معتبر دیگرجهان از فرودگاه دیدن کرده اند. فاصله فرودگاه تا شهرهای خلیج فقط دوساعت است.»ـ
بعد ازسه سال کارساختمانی وآمادگی های مکفی فرودگاه درآستانه افتتاح است.مهندس فرودگاه، ریچارد فوستر ومعروفترین مهندسان دیگرجهان هستند که فرودگاه مادرید را ساخته اند. فرودگاه 350 میلیون دلارمخارج داشته وبعد ازسه سال بنای آن رو به پایان است. دولت کردستان برای مدیریت فرودگاه از یک گروه متخصص کره ای از فرودگاه سوول کره دعوت کرده است وبا آنها قراد داد بسته است.ـ
Joon Jung
Chef de projet de airport de Seoul
مدیرفرودگاه سوول می گوید این یک قراد بسیار مهم و بزرگ 5 ساله است که 32 میلیون دلار است.ـ
برای پیشبرد امورمهندسی و مدیریت تکنیکی وامنیتی فرودگاه، دولت خود مختارمتخصصین آمریکایی از یک شرکت شخصی را استخدام کرده است که آنها با گروه کره ای با یکدیگر کارمی کنند.ـ
Stafford Clary
Berater der Kurdicheen Regionregierung
ازآقای استافورد کی لاری می پرسیم؛ نظرتان درباره پروژه چیست؟ اواظهار می دارد:« منحصربه فرد وعالی است. ما تلاش می کنیم که فرودگاه با کیفیت عالی وبا پروازهای بیشتری دراختیار کردستان وبرای تمام عراق باشد. کردستان درابتدای یک آغاز پرشکوفا است وپتانسیل رشد وپیشرفت بالایی دراین منطقه نهفته است.»ـ
آقای نینوس بهرام با افتخار می گوید:« درحال حاضر ما نوعی خودمختاری وعدم وابستگی به دولت مرکزی داریم وکردها رؤیای چنین خودمختاری ای را سالیان سال داشته اند. باید این آرمان را محکم نگه داشته وادامه دهیم. شاید این امرخیلی نزدیک و فردا نباشد اما جای چشم انداز وجای امیدواری دارد. ما هم مثل همه خلق های جهان حق داریم که روزی کشور خودمان را داشته باشیم وملت واحد شویم.»ـ
سؤال: آیا می تواند این رؤیای شما برای خودمختاری متوقف شود یا تغییر یابد؟« نه! مطلقا نه»ـ
ما به جنوب و به بصره می رویم. به بخش شیعه نشین عراق که امروز 90 درصد ثروت عراق درحوزه های نفتی بصره است. این قسمت عراق همواره ازجانب همسایگان عراق مورد طمع بوده است. شط العرب مرز بین ایران وعراق است و به همین دلیل بخش بزرگی از صادرات نفت ازطریق شط العرب است که سواحل آن برای تانکرهای بزرگ نفتی قابل لنگرانداختن بود ودرحال حاضردرسرتا سرشط العرب لاشه تانکرهای سوخته نفتی حاصل ازجنگ دیده می شوند.ـ
درسالهای 1991 و2003 بصره به شدت از طریق نیروی خارجی وآمریکایی ها کوبیده شد. هفت سال پس ازسقوط صدام بصره که درزمان شکوفایی خود ونیزعراق خوانده می شد، در فقرو نکبت غوطه می خورد. شهرفقط سه ساعت در روز برق دارد. شهرآب آشامیدنی ندارد. ما که ازشمال دیدن کرده ایم بصره درمقابلش یک (قبرستانی ویرانه) است. دربازاردستفروشان شهربا زن میانسال ودستفروشی مصاحبه می کنیم که می گوید:«درفقرمطلق هستیم. یک روزچیزی برای خوردن گیرمان می آید و روزدیگرهیچ! جزخدا هیچکس را نداریم که مارا زنده نگه داشته است. من تنها نیستم و همه مان همینطورزندگی میکنیم.»
دربازار با گروه مردان بیکار که جلوی دیواری نشسته اند، مصاحبه می کنیم ومی پرسیم چرا کار نمی کنید؟ بصره یکی از بزرگترین شهرهای نفت خیزجهان است وچرا بیکارهستید؟» اول می ترسند جواب دهند بعد یکی جرأت کرده و می گوید:« بله! اما بصره دردست دزدان وغارتگران است وما آینده ای نداریم. باید پل درست شود تا بعد کار پیدا شود.» دیگری می گوید:« درست کردن پل را شروع کردند اما سه ماه بعد نیمه کاره گذاشته ورفتند ومیلیونها دلاررا به جیب زدند. معلوم نیست که دزد یا دزدان کی بودند؟»
دربازار از مرد انارفروشی سؤال می کنیم که بصره یک شهرنفت خیزجهان است چرا دستفروشی می کنی؟ درحالیکه به شدت از مصاحبه می ترسد، با اندوه وغصه می گوید:« کارنیست وهرکسی سعی می کند که یکجوری زنده بماند. ازچاه های نفت بصره یا ثروت ودرآمد آن ما که چیزی ندیده ایم وخبری نداریم و من نمی خواهم مصاحبه کنم ودارم با انارمی فروشی زندگی می کنم. من دخالت نمی کنم. خودم را قاطی نمی کنم.»ـ
درسراسربصره مثل ایران تصاویرآخوندهای عمامه دار درپلاکاردهای بزرگ در خیابانها به چشم می خورد و شهر تحت نفوذ نیروهای شبه نظامی طرفدار ایران است. دولت مرکزی عراق با زحمت زیاد توانسته است دربصره نیروهای انتظامی یا پلیس را مستقروامنیت را به کمک این افراد محلی برقرار کند. استانداری بغداد ازسال 2008 تابع دولت مرکزی بغداد شده است. ازاستاندار می پرسیم:ـ
Scheltag Aboud Al-Miyan
Gouveneur de Basran
آیا در بصره هم خود مختاری مثل کردستان مطرح است؟ او پاسخ می دهد ما یک همه پرسی انجام دادیم و مردم خواهان جدایی ازعراق(ازدولت مرکزی) وخودمختاری نبودند. 5 درصد خواهان خودمختاری بودند که دردموکراسی نظراکثریت به اقلیت ارجحیت دارد، به همین دلیل خودمختاری بصره رد شد.ـ
با وجود همه پرسی اما 70درصد مردم در بصره بیکار هستند ودولت عملا هیچ قدمی دربصره برنداشته است ونتوانسته به قول هایش عمل کند. این میران نارضایتی خود رقم بزرگی است که مخالفین دولت بغداد دربصره می توانند به خوبی ازآن بهره برداری کنند.از وسط شهربصره یک کانال آب می گذرد که سالهاست تصفیه نشده وبوی عفونت آن تمام شهر راگرفته است.ـ
یک راننده تاکسی که درزمان صدام ارتشی بوده است، بدون ترس ازوضعیت حاضرانتقاد کرده وبا خشم وفریاد می گوید:« مسؤلین باید بیایند واینجا را تماشا کنند. ما آب نداریم وشهردربوی لجن وعفونت غرق است ومردم درکثافت زندگی می کنند واینهمه برای دولتمردان کمترین اهمیتی ندارد. وقتی شکایت می کنیم، قول می دهند اما هیچ اتفاقی نمی افتد. عراق میلیاردها دلاروفراتراز میلیاردها دلار خرج می کند. به من جواب دهید که چرا این کانال از زباله تصفیه نمی شود ومنبع بیماری شده است؟ درزمان صدام من زندگی خوبی داشتم وحالا راننده تاکسی هستم وبا درآمدی بخور ونمیرزندگی می کنم(زیرخط فقر) هستم. از او می پرسیم چرا؟ جواب میدهد به دلیل حضوراینهمه دولت ها ودخالت های خارجی است که درعراق هستند و برسر قدرت با هم می جنگند وقیمت این دخالت ودعوا برسر قدرت را مردم می پردازند وازجیب مردم پرداخت می شود. وقتی دربغداد یک بمب منفجر میشود ما دربصره قیمتش را بپردازیم.»ـ
ازبصره به سمت بغداد می رویم، جایی که درآنجا هم گروه های مختلف سیاسی مناسبات خوبی با هم ندارند. جایی که درپشت دیوارهای امنیتی که به دورخود کشیده اند، نیروهای مختلف برای قدرت می جنگند وکمترهم با هم کنارمی آیند. دربغداد نیروها وگروه های مختلفی هستند که ضد ایتلاف(آنتی کوالیسیون) هستند وازقدرت ایتلافی انتقاد می کنند. درجلسه ونشست گفتگوی(مجلس اعلای عراق) یکی ازبا نفوذترین این گروه های مخالف شرکت می کنیم. کمی دورترازشهربغداد جلسه ای تشکیل شده که متعلق به شیعیان است وتعداد زیادی افراد یا مقامات معروف وچندین روحانی با نفوذ یا ثروتمند( باجلال وجبروت) نیزدرجلسه حضور دارند. رییس مجلس عمرالحکیم است که او هم با جلال وبزرگی برصندلی ویژه ای دربالای مجلس تکیه زده است.[ درپشت صندلی او گلدان ودسته های بزرگ گل رز وگل سرخ نهاده شده است، به گونه ای که هنگام مصاحبه صورت جناب شیخ درمیان گلهای سرخ(رز) قرارمیگرد تا مهربان به نظر آید! اما با عمامه وریش سیاه او گلها هیچ سنخیتی ندارند! بیچاره گل سرخ که درهمه جا قربانی است!- مترجم!]ـ
Ammer Al-Hakim
Chef des Obersten Islamischen
قدرتمندترین مرد گروه شیعه(عمرالحکیم) یک مهمان افتخاری دارد که علی لاریجانی رییس مجلس ایران است. لاریجانی یک تندرواست که ازحماس وحزب الله حمایت می کند وهمچنین طرفدارایران اتمی و مذاکرات بدون قید وشرط دراین زمینه است ودراین جلسه هم سیاست های احمدی نژاد را نمایندگی می کند. عمرالحکیم درعراق یکی از بانفوذترین مقامات مذهبی وازتجار قدرتمندعراق نیز می باشد. درسن 39 سالگی معاملات چند میلیاردی کنسرسیوم را هدایت می کرد. معاملاتی که بین ایران وجنوب عراق بود. امروز و دراین مجلس، حکیم برای افتتاح جلسه سخنرانی می کند ومی گوید که امروزلاریجانی مهمان افتخاری ماست وحضوراو نشان ازیک مناسبات بسیارمهم بین جمهوری اسلامی وعراق است. بعد ازسقوط صدام، ایران درابعاد فرهنگی واقتصادی وسیاسی، اولین کشوری بود که دولت عراق را به رسمیت شناخت. ازآنزمان به بعد پیوندها ومناسبات دولت ایران وعراق، مرحله به مرحله نزدیک تروفشرده ترشده است.ـ
این حزب(حکیم) ایتلاف یا [دولت وحدت ملی] را ترک کرده ودر حمایت ایران به تنهایی عمل می کند وخواهان قدرت وآرای اکثریت مردم جنوب عراق است.ـ
شیخ هومان هامودی: مرد شماره دو این مجلس اعلای عراق است که مسؤل روابط خارجی است که او در مصاحبه با ما نظریات خود را اینگونه ابراز می دارد:« راه خروج عراق از بن بست درخودمختاری جنوب عراق است.»
اوعدم تمرکزقدرت درمرکز(بغداد) وخودمختاری جنوب کشوررا راه حل می داند. دراین جلسه که رییس مجلس ایران نیز درآن حضوردارد. ما درمیان شرکت کنند گان درجلسه با نهایت شگفتی احمد چلبی را کشف می کنیم که متحد آمریکا بود و با اظهارات دروغش درباره سلاح های کشتارجمعی درعراق موجب حمله آمریکا به عراق شد و موجب به وجودآمدن شرایط فعلی عراق شد. احمد چلبی که رسانه ها به او نام مرد سیا(سازمان سی آی ا) را داده بودند وحالا جانب ایران را گرفته است ویک عراق فدرال را پیشنهاد می کند.ـ
30 ماه مآی 2010 برابر با 9 خرداد 1389
ادامه دارد....
Die Dokumentation von Marc Berdugo und Patricia Loison fragt:
Wem gehört der Irak?
Frankreich, 2010
Magneto Presse
ARTE France

Freitag, 28. Mai 2010

عراق 2010 یکم

ترجمه : ملیحه رهبری


عراق درسال 2010
سفردرآینده ای نامعلوم
قسمت اول

Marc Berdugeگزارشی از:ـ
مقدمه1: هفت سال پس ازحمله به خاک عراق ودرحالی که ارتش آمریکا درحال آماده شدن برای خروج نیروهای خود ازخاک عراق است. کشور درابتدای یک آغاز نو و پراز مشکلات قرار دارد. درحالیکه وزیرنفت عراق ازیک سفراقتصادی-نفتی بازگشته است وآخرین قیمت های نفت واضافه بها درحال رشد هستند. گزارش به دنبال یافتن پاسخ به این سؤال است که وضعیت اقتصادی آینده این کشور تکه تکه شده به کردها وشیعه ها وسنی ها که هیچ وحدتی دربینشان به چشم نمی خورد یا نمی خواهند با یکدیگرکنار بیآیند، چگونه خواهد بود؟
دروزارت نفت عراق، شرکت ها وغول های نفتی مثل توتال، اکزون موبیل، شل و(ب پ) امیدوارند که بتوانند معاملات نفتی سودآورو پرمنفعتی را قرارداد ببندند وهمزمان دستگیره در(وزارت نفت) را شرکت های نفتی مثل(ب پ) و(س-ان- پ- اس) دردست دارند و درآستانه یک قرارد 50 میلیاردی با پرداخت اضافه بهای سنگین وشرکت دراجلاس نفتی مربوط به حوزه نفتی(رومیلاه) دراستان بصره می باشند و مناقصه برای توسعه در ده حوزه نفتی دیگر را نیزدنبال می کنند. همچنین درجاذبه های اقتصادی-نفتی عراق، بین سنی ها وکردها وشیعیان دعواست ومی خواهند دراین منافع سهمی داشته باشند. کشورعملا درحال تقسیم شدن است. دولت خودمختارکردستان معرفی یا پذیرش یک دولت متحد یا مرکزی عراقی را رد می کند. دولت خودمختار کردستان درحال حاضرواخیرا ومستقل قراردادهای نفتی با شرکت های خارجی بسته است. موضوعی که به شدت دولت بغداد را ناراضی کرده است. دربخش شیعه نشین جنوب جایی که 90درصد ذخایر نفتی عراق درآنجاست، استانداریا فرمانداری آنجا هم مدعی است که نفت این حوزه ها باید درمقام اول برای رفاه و پیشرفت افراد محلی این منطقه وشیعیان تعلق داشته باشد تا برای بقیه مناطق کشورعراق(سنی ها). سنی های عراق که منطقه بخصوص نفتی دراختیار ندارند تا مثل کردها مدعی حاکمیت در حوزه نفتی شمال یا مثل شیعیان مدعی حاکمیت درحوزه نفتی جنوب باشند، با این حال سنی های عراق مدعی حاکمیت یا برتری خود درمناطق نفتی کرکوک هستند. اما دولت خودمختارکردستان می خواهد که کرکوک بخشی ازمنطقه خودمختار کردستان باشد. ازطرف دیگر ترکمن ها یا عرب های ساکن کرکوک این را رد می کنند. چشم اندارعراق درده سال آینده چه خواهد بود؟ آیا کشوردارای یک دولت مرکزی(تصمیم گیری متمرکز) خواهد بود با پایتخت قدرتمند بغداد که تمام کشور را اداره کند؟ یا یک اتحادیه خواهد بود که درشمال آن کردها خودمختارند درجنوب آن شیعیان و درغرب وبقیه مناطق آن سنی ها ساکن هستند؟ این گزارش که توسط مارک بردوگ وپاتریک لویزون تهیه شده است، این سؤال را مطرح می کند که عملا عراق متعلق به کی است؟
Die Dokumentation von Marc Berdugo und Patricia Loison fragt:
Wem gehört der Irak?
Magneto Presse
Frankreich, 2010
ARTE France
o6.o5.2010
مقدمه2- مصاحبه وتوضیحات مقدماتی آقای مارک بوقدوق:« نام عراق را باید با احتیاط برزبان راند زیرا درهمه جا مترادف است با تصاویر مشابه سوءقصدها وعملیات انتحاری وکشتار روزانه مردم بیگناه وعدم امنیت و...، همراه است ونتایج انتخابات ماه مآی هم ماه ها طول خواهد کشید تا نتایج خود را نشان دهد که برسرآنهم دعواست اما این تمام تصویرعراق نیست. واقعیت های دیگری هم درعراق درشروف وقوع بوده که کمتربه آن پرداخته شده ودر زیر نقاب اوضاع ناامن(عدم امنیت) پنهان شده است. سیما وصورت دیگرعراق که با چه سرعتی به پا خاسته است و به ویژه درمنطقه شمال درمسیر بهبود شرایط موفق به تغییرات اقتصادی واجتماعی شده است. با این ثروت بیکران عراق که درحال تقسیم شدن جدید است وقدرت های خارجی که درآنجا فعال هستند که به فکرآدم هم نمی رسد، چه خبراست وتنها با حضور نزدیک درخود عراق بود که تهیه یک گزارش واقعی ازآن امکانپذیربود تا چهره عراق 2010 را درک کرد که برای ده سال آینده چه تصویری خواهد داشت؟ فرضا هرگزآدم درتلویزیون نمی بیند که از کی(چه زمان) وچگونه است که شرکت های نفتی خارجی درعراق حضوردارند وپروژه های خود را بدون توقف به پیش برده اند. برای من به عنوان گزارشگر تا پیش ازآن قابل تصورنبود که بتوانم چنین زوایای مختلفی را به تصویر بکشم. دولت وشرکت های خارجی که درسراسر کشور هستند وراهشان را برای بهره برداری به سمت مناطق نفتی، باز می شود یا بهره برداری می کنند. درکردستان درتمام مناطق نفتی که مورد بهره برداری هستند یا درجنوب وکلا درهمه جا ما توانستیم، فیلمبرداری کنیم وگزارش تهیه کنیم و چگونگی تقسیم این مناطق نفتی را ببینیم. دولت عراق برای مورد بهره برداری قرار گرفتن، ده منطقه بزرگ نفتی با شرکت های بزرگ نفتی قرارداد می بندند واین برای آینده عراق مهم است.» تمام!ـ
گزارش: کرکوک درشمال عراق: مثل هر روزصبح یک کومبوی(نفربر نظامی) آماده می شود که کمپ آمریکایی ها را به سمت منطقه کوویوات(مرکزقدرت دولت خودمختار کردستان) برود. شهرکرکوک دریکی از پنج منطقه شمال وسنی نشین قراردارد. مدت صدسال است که کردها وترکمن ها خواهان خودمختاری دراین منطقه هستند که در زمان صدام توسط بمباران شیمیایی به شدت سرکوب شدند. درنفربرآمریکایی که راهی مأموریت است، پانزده شهروند غیرنظامی آمریکایی هم هستند. این تیم به همراه عراقی ها(کردها) درکارسازندگی درشمال کردستان هستند. به دلیل کثرت عملیات انفجاری وآدمربایی... کرکوک یک شهرخطرناک است. مطابق آمار ازیولی 2009 تعداد عملیات های تروریستی کنترل شده و کمتر شده است. یعنی از روزی که نیروهای آمریکایی اداره شهر را به خود نیروهای انتظامی شهر کرکوک سپرده اند. نخستین گزارش ما، دیدار از یک کمپ آموزشی نیروهای عراقی(محل نیروهای انتظامی) درشهر کرکوک است.ـ
Sergent Major James Rawlinson
Camp-Kirkouk
کماندوی آمریکایی(جیمزراولینسون) می گوید: خیلی قبل تراز یولی 2009 ما با نیروهای انتظامی عراقی کار کرده بودیم تا حضور ما کمتر شود و حفاظت شهررا به آنها تحویل دهیم. درحال حاضروقتی ما درشهر تردد می کنیم، اسکورت عراقی با ماست. تمام تحرکات ما با هماهنگی نیروها انتظامی درکرکوک انجام میگیرد ویک نماینده ازنیروی انتظامی آنها نیزما را همراهی میکند.»ـ
آیا آماده می شوید که کرکوک(عراق) را ترک کنید؟» بله وبه تدریج که نیروهای آمریکایی باید عراق را ترک کنند، این مرحله به معنای یک آمادگی است تا امنیت با خود عراقی ها باشد وبعد دیگرما دراینجا حضور نخواهیم داشت.»ـ
سی(30) نفر نیروی انتظامی ازکردها وعراقی و ترکمن تحت امر(به فرماندهی)یک کماندوی عراقی(سنی) هستند. ازسال 2003 آموزش این نیروها برای جایگزین شدن نیروهای آمریکایی انجام گرفته. افسرعراقی(امیرمحمد) می گوید:« ما دردوره های آموزشی، نیروهای انتظامی را آماده می کنیم تا بتوانند امنیت شهررا به دست بگیرند. ما درزمینه امنیت وبالا بردن کیفیت آموزشها نیزکارمی کنیم.»ـ
کماندوی آمریکایی می گوید:« من برای اولین باراست که این افسر عراقی را می بینم اما چنان با مهارت وورزیده با نیروهای زیردستش کار کرد که من قانع شدم که برکارش مسلط است وبا رفتن ما اویا افسران دیگرمی توانند امنیت شهر را به دست بگیرند.»ـ
افسرعراقی می گوید:« با خروج نیروهای آمریکایی ما امنیت را تضمین می کنیم، همانطویکه قبل ازآمدن آمریکایی ها، عراق با نیروهای عراقی امنیت آن تضمین می شد. علت اصلی موفقیت ما نیزهمکاری خود مردم با ماست. در ابتدا به ما اعتماد نداشتند اما الآن مشاهده می کنند که توانسته ایم، امنیت برقرار کنیم والبته ما می خواهیم امنیت کشورمان را خودمان برقرار کنیم و به هیچ کشوری وابسته نباشیم و این کشور مال ماست ودرجه امنیت فعلی حاصل همکاری وپذیرش ما از سوی مردم است.»
درانتهای این گفتگوکماندوی آمریکایی وعراقی دوستانه دست می دهند وخداحافظی می کنیم.ـ
شاید افسرعراقی این موضوع را نمیداند یا به آن اشاره ای نکرد اما این امنیت فعلی بدون همکاری یک قبیله به نام الجبوری که هزاران شبه نظامی دارد، میسرنبود. ما حسین آل جبوری(رهبرشبه نظامیان سنی درکرکوک) را یافته وبا او مصاحبه می کنیم. (الجبوری) می گوید« ما توانسته ایم الکایدا را تحت فشار قراردهیم. درابتدا آنها بسیار قوی وما بسیار ضعیف بودیم.اما به مرورزمان آنها حمایت مردمی را از دست دادند وحتی مردم علیه آنان موضع گرفتند. قبایل دیگرهم به آنها پشت کردند وبایکوتشان کردند وفقط ما الجبوری بودیم که توانستیم تکلیف و مأموریت علیه الکایدا را با نیروهای شبه نظامی خود متشکل ازهزاران نفر، موفقیت آمیز پیش ببریم. فقط ما آل جبوری!ـ
در پهنه سیاسی- اجتماعی قبیله الجبوری با قرار گرفتن درکنار نیروی انتظامی توانسته در کرکوک موقعیتی را که بعد ازسرنگونی صدام از دست داده بود، مجددا احیا کند. درسال 2003 شهردردست نیروهای آمریکایی وکردها بود و شهربرای سنی ها بسیارخطرناک شده بود. استاندار(مقام ارشد) کرکوک که نامش راکان- آل جبوری است، می گوید:« بعد ازورود نیروهای آمریکایی، کردها کنترل شهر را به دست گرفتند وبا کمک نیروهای آمریکایی، علیه عربها(سنی ها) فعال شدند. به این ترتیب زندانها پر ازعرب ها شدند؟ وقتی آمریکایی ها آمدند، کردها به آنها گفتند که عرب ها همه تروریست هستند وآنها مساله سازهستند وآمریکایی ها هم اتومات تمام مناطق عرب نشین را جستجو کردند و بسیاری را دستگیرکردند.»ـ
سؤال ازاستاندار کرکوک:« آیا فکرمی کنید که آمریکایی ها همیشه به کردها کمک خواهند کرد؟ بله اما ما هم از حقوق خود تا آخرین قطره دفاع خواهیم کرد.»ـ
بالاترین مقام اجرایی کرکوک(استاندار) یک نفراز قبیله آل-جبوری است. کرکوک برای همه کسانی که درعراق هستند مثل اورشلیم دراسراییل است. استاندار کرکوک با احتیاط می گوید:« ما نمی گوییم که کرکوک یک شهر کرد یا عربی است بلکه چون عراق یک کشورعربی است، کرکوک هم یک شهرعراق است.» هشتاد وپنج درصد عراقی ها عرب هستند پس عراق یک کشورعربی است.» معاون استاندارکه یک خانم است می گوید:« کرکوک هم یک موزاییک ازعراق است و به خاطریکپارچگی عراق نباید تجزیه شود. اگرتجزیه ای انجام گیرد، یک فروپاشی خواهد بود.» استاندار کرکوک می گوید:« کرکوک شهری است که اگر تجزیه ای درعراق صورت گیرد از اینجا خواهد بود واگرهم عراق متحد ویکدست باقی بماند از همینجاست.»ـ

م28 ماه مای 2010- برابر با 7 خرداد 1389
ادامه دارد...

Mittwoch, 20. Januar 2010

خلقت یا تکامل 5

ترجمه: ملیحه رهبری


آخرین تناقضات بین دین ودانش!ـ

خلقت یا تکامل؟(بخش اول کامل)ـ

ضمیمه گزارش و ترجمه قسمت های اصلی بخش اول که در خلقت یا تکامل(1) به گونه خلاصه آورده شده بود.ـ


Etien Klein
اظهارات دانشمند فیریکدان آقای اتی ین کلاین:« وقتی بدن خود را لمس میکنید، نمی دانید یا توجه ندارید که یک توده متراکمی است که متشکل از ملکول های پیچیده و اتم هاست که منشاء اولیه آنها ازهسته ستارگان و به بیانی دیگر از غبار ستارگان است وبه زبان ساده ترمی توان گفت که شما ازغبار ستارگان تشکیل شده اید. نمی دانید که اتم هایی را که پیش از تشکیل خورشید وجود داشت، لمس می کنید. ذراتی که بعد ها به گردآمدن به دورهم، کهکشان ومنظومه شمسی را تشکیل دادند، هسته های که درستاره ها موجودند.

بدون هیچ تردید تحقیقات پیشرفته یا دست یابی بشر در پاسخ به سؤال منشاء حیات ویا به مبداء پیدایش یکی از بزرگترین اتفاقات یا دستآوردهای بشری است.ـ

پیدایش جهان یک ماجراجویی است که 14 میلیارد سال به درازا کشیده شده تا کهکشان و و زندگی و بشر به یکدیگر پیوند یابند.ـ

Etien Klein
اظهارات دانشمند فیریکدان آقای اتی ین کلاین:« ما از منشاء میمون و باکتری ها و همچنین از غبارستارگان وکهکشان ها هستیم.»ـ

بشر در قرن بیستم دریافت که کهکشان داستان ونقطه آغاز و مبداء پیدایشی دارد که این خود از بزرگترین و مهمترین موضوعات دانش بشری است. آخرین دستاورهای علمی دراین زمینه البته ناقص می باشد اما سرشار از ارزش و چنان واقعی است که یکی از بزرگترین گنجینه های علمی و تحقیقاتی است.»ـ

از زمانی که برای اولین بار بشر ستارگان را مورد توجه قرار داده است به منشاء حیات هم توجه کرده است. داستان ما آغازی دارد اماچگونه است؟
یک روز یک مرد سؤالی مطرح کرد. در سال 1609 گالیله به این ایده آمد که ستارگان را با دوربینی نگاه کند که در ارتش نظامی برای دیدن دشمن استفاده می کردند. زمانی که این کار را شروع کرد، نمی دانست که آغاز یک سفربرای شناسایی ستارگان است. ستاره شناسی در چند صدسال اخیر کشف کرد که آنچه ما درآسمان فعلی ودر کهکشان می بینیم؛ نه کهکشان فعلی بلکه کهکشان قدیمی است. وقتی ستاره ای را نگاه می کنیم، آن به همان شکلی به نظر می رسد که نورآن به ما می رسد اما نور به سرعت بی پایان حرکت نمی کند، نیاز به زمان دارد تا به ما برسد. مثلا نور خورشید در8 دقیقه به ما میرسد وبدون تلسکوپ ما می توانستیم تنها ماه وخورشید وحداکثر چند هزار ستاره را ببینیم. یک تلسکوپ یک ماشین واقعی زمان است که با کمک این وسیله دانشمندان به وجود زمان فراتر ازمیلیارد سال پی بردند.ـ

بشر با چنین دستگاهی ستارگان و منظومه ها را بررسی می کند. یک منظومه دو میلیون ستاره را شامل می شود. ما می دانیم این منظومه ها از ما دورند اما دورتر هم می شوند ومشاهده این موضوع برای دانشمندان امکان پذیر می سازد که تا به منشاء یا مبداء تشکیل کهکشان عقب بروند.ـ

کهکشان امروزه درهردقیقه بیست کیلومتر رشد می کند و به این معنا است که درگذشته کوچک بوده است وما می توانیم فیلم را به عقب هم برگردانیم یعنی به زمانی که به بزرگی امروز نبوده وکوچک وکوچک تر بوده تا جاییکه به اندازه یک سر سوزن بوده است. این را نقطه مبداء یا آغاز می خوانیم. طبق محاسبات این آغازومبداء در زمان 13.7 میلیارد سال پیش بوده است که این را نقطه آغاززمانی یا اٌورکنال مینامند.
نظریه زمان شکل گیری کهکشان ها در13.7 میلیارد سال قبل مدتی مورد بحث وکشمکش دانشمندان بود تا
یک کشف اتفاقی در سال 1965 موجب شد که این نظریه پذیرفته شود. نورهای آسمانی مثل فسیل های جانوران درروی زمین هستند که با تجزیه وتحلیل آنها می توان به قدمت آنها پی برد و برای نخستین باردر این سال فسیل یک نورآسمانی کشف شد که قدمت آن به چنین زمان دوری باز می گشت. این اشعه قدیمی ترین فسیل کهکشانی از تولد منظومه ماست. این اشعه نه در زمان خودش بلکه 13.7 میلیارد سال بعد آزاد شده است
درسال 1992 اولین زاتلیتی که به آسمان فرستاده شد وعکس هایی که فرستاد نظریه اٌورکنال را تآیید کرد. در
سال 2009 راکت رایانه 5 که یک کشتی فضایی بود که می توانست عکس هایی 1000 برابر بزرگتر از کهکهشان بفرستد.ـ
درحقیقت زمانی وجود داشته است که ماده از نور خود را جدا میکند.واقعیت این است که درآغاز نوربود و این نوررا تا به امروز نیز می توان مشاهده کرد.ـ

وقتی آب می خوریم ملکول های اکسیژن و هیدروژنی مصرف می کنیم که به قدمت کهکشان ها هستند. این المنت ها پایه ای و قدیمی ترین المنت هایی هستند که کهکشان ما ازآن زاده شده است اما از کجا می آیند؟
با تحقیق درباره کمترین وکوچکترین ذره می توان به اًورکنال (نقطه آغاز) رسید واین هدف مؤسسه تحقیقاتی در سوییس است. این یک سازمان تحقیقات اتمی سری است این سازمان زیرزمینی با 27 کیلومتر طول وصدها متر درعمق زمین می تواند اشعه هایی با سرعت نور بفرستد.یک میکروسکوپ شدیدا قوی که چیزی نیست جز یک وسیله ای که می توانیم با آن خیلی عمیق در کهکشان ها مطالعه کنیم و مشخص کنیم که چه قدرتی بین آنهاست. دوم با این ماشین بتوانیم نزدیکتر به مبدا یا منباء تشکیل کهکشان شویم.ـ

هدف این تحقیقات بی نظیر این است که راز ماده را کشف کند. مشاهده می شود که یک ذره ماده چگونه رفتار می کند وقتی تحت فشار حرارت بالا یا سایر فشارها قرار می گیرد. وچگونه بوده است که کهکشان در13.7 میلیارد سال ازیک ذره کوچک ماده به وجود آمده است.ـ
هیچ اطلاعاتی قبل از13.7 میلیارد سال قبل وجود ندارد. مثل ساحل دریاست. وقتی تو درساحل می ایستی وبه دریا نگاه میکنی وفکر می کنی که یک جایی آب در افق پایان می یابد زیرا نمی توانیم ببینیم اما در اساس اینگونه نیست. یافتن اطلاعات درباره آنسوی افق خارج از اطلاع فعلی، هدفی است که دانشمندان آن را دنبال میکنند تا کشف کنند که چه چیز منشاء ومبداء ماده را پدید آورده است. فرق نمی کند که امروزه از کدام دانشمندو محقق فیزیک سؤال شود، ما جواب میدهیم که مشخص نیست که جهان از یک مبداء یا منشاء شروع شده باشد.

ــ سعی شد با کمک ریاضی این مرزجادویی اٌورکنال یا نقطه آغاز را عبور کردوآنسوی افق را دید. شاید درگذشته دورکهکشان خیلی بزرگ بوده است بعد کوچک شده تا به ذره کوچکی تبدیل شده است و بعد دوباره شروع به گسترش کرده است. به نظرمن کهکشان قدیم وکهکشان جدید توسط پلی به یکدیگر وصل میگردند. مثل یک تونل مکانیکی. که به آن می توان فیزیک نو گفت.ـ

همه آنچه که دانش تا به امروز به دست می آ ورده همان تیوری اورکنال است. این است که تشکیل جهان نه در هفت شبانه روز بلکه در13.7میلیارد سال طول کشیده واین طول زمانی از تشکیل جهان یا ماده و بعد فشردگی وکوچک شدن آن و باز تشکیل دوباره آن را شامل است به گونه ای که در جهان ماده نه چیزی گم یا کم می شود و نه میزان ماده جدیدی به وجود می آید. بدینگونه یک میلیارد سال پس از اورکنال(ذره اولیه) ستارگان تشکیل شدند از مواد تشکیل دهنده آب واز هلیوم که در دسترس بودند.ـ

ــقبل از4.5 میلیارد سال یک ستاره در کنار کهکشان شیری قرارگرفت وآن خورشید ما بود. گازهایی که ازآن جدا می شدند در اطراف آن به گردش درآمدند وبه این ترتیب منظومه شمسی ما شکل گرفت.آنچه منظومه شمسی را می تواند از سایر منظومه ها متمایز سازد، علت آن را دانشمندان حتی تا امروز به سختی می توانند، توضیح دهند. تنوع انواع و زندگی بر روی زمین چنان از تنوع برخوردار است که مشکل می توان درباره آن صحبت کرد اما تماما ازعناصری به وجود آمده است که کهکشان هدیه کرده است. کره زمین حدود 4.5 میلیارد سال پیش به وجود آمد. حوادثی برروی کره زمین گذشت تا حدود 4 میلیارد سال قبل نخستین موجودات زنده بر روی کره زمین به وجود آمدند. زندگی از ماتریال(ماده) تشکیل یا به وجود آمده است. زندگی ازماده و ازمواد آمین زویقه تشکیل شده است. درسال 1952 یک دانشمند آمریکایی آزمایشی کرد و او دریک بالون گازهایی را وارد کرد که به هنگام شکل گیری زمان اولیه زمین موجود بودند. درآن آب وارد کرد وآن را به شدت حرارت داد واشعه هایی که به معنای رعد و برق بودند، درآن وارد کرد. بعد از یک هفته درحاشیه بالون مواد قرمزی تشکیل شدند(آمینه زویقه) که سنگ بنای اولیه حیات است. اگرچه این یک بلوف محسوب می شد اما یک مدرک بود. با آنکه آمینه زویقه سنگ بنای حیات است اما خود حیات نبود. آدم سعی کرد این ماورای زمینی را در لابوربه حیات تبدیل کند اما تا به حال بدون موفقیت زیرا درروی زمین 6 میلیون سال طول کشید تا این ماده ساده به حیات تبدیل یابد. طبیعی است که نمیتوان طبق مدل حیات را ساخت. دانش مدلی در اختیار ندارد تا این قدم را نشان دهد. بعد ازمدت زمان طولانی حفاری(غارها) برای دانشمندان میسرشد که نخستین وقدیمی ترین شکل حیات درروی زمین را پیدا کنند.ـ

دانشمندان برروی سنگی که متعلق به3.5 میلیارد سال قبل است، آثار میکروسکوپی حیات را یافته اند یعنی یک میلیارد پس از تشکیل کره زمین و این اثارحیاتی به خوبی قابل اثبات هستند و به خوبی نیز رشد کرده بودند.
ارگانیسم هایی که بربدنه این سنگ تشکیل شده بودند، قدیمی ترین یا موجودات اولیه حیات بودند که سایر موجودات زنده ازآن وبعد به وجود می آیند. نخستین باکتری ها اولین موجودات زنده قبل ازهرموجود زنده دیگری هستند.3 میلیارد سال آنها تنها موجودات زنده بر روی کره زمین بودند. دراین زمان سلولها به هم پیوسته ونخستین جانوران یا کرمهای اولیه( پرسلولی) را به وجود آوردند. اینها نخستین موجودات زنده دردریا بودند، بعد از این پدیده دیگرزندگی یا حیات در روی زمین قابل کنترل نیست و تنوع به وجود می آید.ـ

موزه پاریس برای دانش(ناتورویزنشافت) با قدمت چند صدساله یک مرکزگردآوری (کتابخانه) است. اسکلتهای موجود در این موزه نشان میدهد که چگونه تغییرات در موجودات زنده قدم به قدم شکل گرفته است. حتی ما انسان ها هم که از میمون جدا شده ایم هیچ استثنایی نیستیم. در برنامه تکامل انواع انسان خیلی دیرتر وارد می شود.ـ

فرض میکنیم که تمام عمر جهان را در 24 ساعت تقسیم کنیم. زمان درساعت 0 شروع شده باشد. درساعت 5 صبح حیات شروع شده وتمام روزهم ادامه داشته است. درساعت 8 شب نخستین جانوران به وجود میآیند ودرساعت 23 دایناسورها به وجود می آیند ودرساعت 23.40 دوباره نابود میشوند تا دیگر پستانداران بتوانند به وجود بیایند و رشد کنند. پدران اولیه ما در5 دقیقه آخر این مرحله جهان ظهورپیدا می کنند و ما در یک دقیقه آخر این ساعت تکامل و به نسبت عمر جهان کارخانه تکامل در100 ثانیه آخرعمر جهان شکل می گیرد. مدت زمان طولانی بشر تاج خلقت باقی میماند اما این تصور رمانتیک مطابق ژنیتک یا پالیوتولوگی صدق نمی کند. انسان نه تنها ازمیمون جدا شده است بلکه یک میمون است وحتی یکی از چندین نوع آن است. داستان خلقت یک خط مستقیم نیست بلکه یک مسیرپیچ درپیچ(لابیرنت) است.ـ

داستان خانواده انسان یک تاریخ 70 میلیون ساله از نخستین میمون ها است. مشخص نیست که این خانواده تحت چه پیچیدگی خود را ازحدود 40 میلیون سال قبل از سایر موجودات متمامیز کرده است وفاصله گرفته است. با وجود فسیل خیلی کمی دراینباره اما بشر به این دانش دست یافته است که انسان 75 میلیون سال قبل از میمون های بزرگ مثل گوریل درآفریقا جدا شده است. این جدا شدن از خانواده میمون ها با تغییرات درراست قامت شدن همراه بوده است که به این موجود جدید امکان راه رفتن وتعویض مکان و راهپیمایی داده است. نخستین این میمون ها به نام رومینید درآفریقا بوده است که نوع بعدی ازآن به وجود می آید تا به ما می رسد. این اتفاق قبل از7 میلیون سال اتفاق افتاده است. چند نوع پدیدار می شود که ازیکی ازآنها ما به وجود آمده ایم اما کدام معلوم نیست؟ تکامل درچندین شاخه ادامه می یابد. دراین مقطع زمانی انسان ظهور می کند آنهم در چندین نوع(شاخه) که فسیل بسیاری ازآنها به سختی ازهم قابل تفکیک است و بیشتر این شاخه ها از بین رفته اند. پیدا کردن پدران اولیه ما کارآسانی نیست. اما آنها روی دو پا راه می روند واز درخت بالا نمی روند و قدمت ابزار به جا مانده ازآنها به 2.5 میلیون سال می رسد. مدت زمان طولانی دانشمندان فکر می کردند که بشر تنها موجودی بوده است که ابزار به کار می گرفته است اما دریک کار حفاری که 40 سال قبل که اسکلت هوبوآریس کشف شد که بزرگی جمجمه او متفاوت بود، درکنار او ابزار یافت شد. ابتدا او به عنوان انسان تعریف شد اما امروزه میدانیم که همه اٌمینیتن(هومینیتن) آنان ابزار را به کار می گرفته اند اما ابزار را نمی شناختند اما اینها هم پدران اولیه بشر نبوده اند زیرا اسکلت آنان خیلی متفاوت است.
قبل از . 2 میلیون سال از میان این گروه میمون ها نوعی به وجود آمد که خیلی از بقیه متفاوت بود وآن اولین انسان بود که در برنامه تکامل ظهور کرد. همواگاستار از گاتن همو متفاوت است واسکلت این بشر و بزرگی مغزش وچانه اش که عقب رفته است. تغییراتی که تا به امروز هم ادامه یافته است. به علاوه ابزارجدید از این زمان ظهور می یابند. همواگاستا مستقل ازآن است که دانشمندان درچه دوره ای قرارش دهند اما یک بشر است. همو اگاستا را از فسیل یک جوان 15سال کشف شده درکنیا می شناسیم. این بشر اولیه قادر از درخت پایین آمده و قادر به راه رفتن بر روی دو پا است که برای شکار به راه می افتد و به دنبال یافتن غذا و شکاراز وطن آفریقا خارج می شود وبعد راهی آسیا واروپا وجنوب آسیا می شود.ـ

بین 6 تا 7 میلیون سال وحتی 2 میلیون سال قبل تغییرات تکاملی بشر درآفریقا بوده است ولی از 2 میلیون سال قبل این نوع بشر در آسیا و اروپا زاد و ولد می کند و گسترش می یابند ولی به دلیل تغییرات آب وهوا جا به جا می شود و تا اسپانیای امروزی هم می رسند اما بعد از مدتی تمام این انواع به دلیل تنوع( نسل ها) از بین می روند. تمام یا شاخه های جانبی شکل گرفته از بین می روند. آثارو دلایلی در دست است که نخستین انسان 1.3 میلیون سال قبل دراسپانیای شمالی بوده است که اسکلت آنها در دست است. این اسکلت ها با همان انسان اولیه خویشاوندی دارد اما درعین حال شروع به تغییراتی نموده است. مشخص نیست که نوع دیگری از بشر باشد بلکه تغییرات آن را مشخص کرده است. این نوع بشر 5000 به مدت هزار سال در این منطقه زندگی می کند اما باز تغییراتی حاصل واین شاخه از بین می رود و نوع جدید دیگری شکل می گیرد. 400 هزار سال قبل تغییراتی در نوع بشر شکل می گیرد تا به نیاندرتال ها نخستین ریشه های مردم اروپایی می رسیم. مغز بزرگ او نشانه سخن گفتن است.
درسال 1955 دانشمندان دریک غاراسکلت جمعی از این نوع بشر ازکوچک و بزرگ را یافتند که شبیه به یک گورستان است. یعنی آگاهانه جسد به این مکان آورده شده است که به مثابه سنت های مذهبی است.درمیان اجساد یک سنگ تراشیده بسیار زیبا نهاده شده که نمی تواند خودش به اینجا آمده باشد، شاید با قبرستان سروکار داریم و این جسم زیبا برای همراهی مٌرده درادامه زندگی اش می تواند باشد. بدون شک از همان 400 هزارسال قبل انسان قادر بود و به این موضوع فکر می کرد که پس از مرگ زندگی چگونه خواهد بود؟ یعنی به مرگ وهدف زندگی اندیشیده اند. این نوع قبرکردن مٌرده خاص اندیشه بشری است. این تاریخچه بشری اولین پدران ما نیستند بلکه خود نژادی هستند که از نیاندرتال ها جدا شده اند وژنتیک متفاوت ازما هستند اما ما ازکجا آمده ایم؟ برای فهمیدن این موضوع دوباره تا به قاره ای که نژادی کهن بربشر ازآن برخاسته اند، عقب برویم. همواٍگاستا پدران اولیه ای بودند که در همه آفریقا راه افتادند وبیش از 2 میلیون سال درهمان قاره تکثیر شدند. در102 هزارسال پیش یک نوع جدید شکل گرفت. هموزارنینز یعنی ما! این هم آفریقا را ترک می کند و دومین نوعی است که آفریقا را ترک میکند. این نوع بشر درهمه جا جاری می شود وخود را با همه جا تطبیق می دهد و این نوع تا استرالیا هم سردرمیآورد. چرا به استرالیا می رود؟ در حالیکه فقط با پا نمی تواند از استرالیا سردرآورد. آدم به استرالیا نمی رود چون گرسنه است بلکه به سوی افقی می رود زیرا کنجکاو است. این جاذبه های شناخت وپی بردن همچنان در انسان هست تا جایی که امروزه برنامه اش سردرآوردن با رسالت درمارس است.
اسکلت بشربا ویژه گی ما به 40 هزارسال قبل برمی گردد. 40 هزارسال قبل اروپا را گرفتند اما اولین نوع نبودند بلکه قبل هم نوع دیگری بود. در بین 80 تا 82 هزارسال قبل نیاندرتال ها بودند که نژادا موقرمز یا بلوند بودند و نژاد ما مو مشکی بودند. این دو نوع بشر متفاوت به لحاظ ژنتیک بودند اما هموزارین که دو نوع متفاوت اما در سطح تکاملی مشابه بودند. هردو انسان بودند ونیاندرتال ها رفتارشان بیشتر این را نشان(انسان) میدهد. مطابق اعتقادات مذهبی درآسیا و مدیترانه وغیرو چنین پذیرفته ایم که تنها نوع بشر شکل یا مثل خدا تکامل یافت. اما مطابق تحقیقات علمی به دو نوع بشر در مسیر تکامل برخورد می کنیم که از یکدیگربه گونه تکاملی جدا نشده اند بلکه دو ریشه متفاوت داشتند. دو نوع بشر وجود دارند که به هدف زندگی یا به موضوع مرگ اندیشیده اند و از خود پرسیده اند که چرا بر روی زمین هستیم وبه منشاء اولیه خود نیزفکرکرده اند. ما چه کسی هستیم و از کجا آمده ایم؟یک گاتون(ریشه) انسان اما از دو مشخصات ژنتیکی مختلف هستند.]ـ
حدود 10 هزارسال قبل تمام، نوعی از بشر در این قسمت زمین زیسته اند که کاملا به یک شاخه دیگری از انواع بشر تعلق داشتند و همه نیز از بین رفته اند.ـ

به دلیلی که برای دانشمندان مشخص نیست. حدود سی هزارسال قبل نیاندرتال ها کاملا می میرند ونابود می شوند.10 هزار سال تمام ما(نژاد اروپایی) با یک نوع بشر با هم زیسته ایم که به یک نوع دیگرو با ریشه دیگر تعلق داشته اند. حالا هنوزارین این سوال درباره از کجا آمده ام وکی هستم را به تنهایی مطرح میکند. هرکدام از این دو نوع قادربه زندگی دریک شرایطی بودند که می توانستند خود را تطبیق دهند. می تواند بیماری یا گرسنگی یا قطحی یا سایر شرایط سخت زیستن آن دسته را نابود کرده باشد. درآن زمان شرایط جوی زمین هم مثل امروز نبود. اگر شرایط زیستی مناسب بود می توانست هنوزآن دسته ادامه داشته و یا نابود نشده باشد و نیاندرتال می توانستند ادامه یابند وشاید امروز با ما مصاحبه می کردند.ـ

منبع:
ArteThema : Schöpfung oder Evolation
تاریخ گزارش:.08.12.2009.
تاریخ ترجمه: ژانویه 2010.