Montag, 11. Mai 2009

انتقام 5

انتقام 5
رویداد های تاریخی


FAREWELL –Angst der Rauche
فری ول- ترس از انتقام
قسمت پنجم
در پاریس تا هشت ماه نمی فهمند که او دستگیر شده است. در دسامبر 1982 دادگاه محاکمه ویتروف تمام می شود و موضوع آن هم به بیرون درز پیدا نمی کند.
اظهارات یکی از همکاران او درکا گ ب:« او یک فرد تحصیلکرده و یک مقام بالا ویک فرد مسؤل وباصلاحیت در کا. گ .ب بود و این افراد برطبق ارزش گذاری های سیستم ( بعد ازعبور از مراحل مختلف) دیگر مورد اعتماد هستند و خطا یا اشتباه نمی کنند [ بیگناه هستند] بر این اساس، دادگاه حق(بیگناهی) را به ویتروف و تقصیر(گناه) را به منشی میدهد زیرا که منشی او زنی در سطوح پایین حزب(غیرمسؤل و عادی) بوده است و موجب لغزش او گشته است. قاضی اینگونه از ویتروف دفاع می کند که این زن سعی کرده است که با جاذبه های زنانه، یک فرد مسؤل درسطح بالا(مثل ویتروف) را جذب کند و خودش را به او تحمیل کرده تا جایی که ویتروف برای خلاصی از شر او مجبور شده او را بکشد. [برای حفظ ارزش های درست و اخلاقی، ناچار از این عمل غلط و خلاف شده است.]
سرانجام دادگاه اینگونه قضاوت می کند. ویتروف به 12 سال زندان متهم می شود اما نمی تواند آن را تحمل کند. او قدرت تحمل محکومیت را نداشت. 6 ماه بعد با واگن حامل گاو به سیبریه فرستاده می شود. در قطار حامل گاو، تازه متوجه می شود که مجازات چیست و عواقب کارش برایش ملموس می شود!
ابتدا آمریکایی ها بودند که پی بردند که او دستگیر شده است.
2 دسامبر 1982
ژاک پییر دوست ویتروف و جاسوس از سازمان س. اس. اف :« وقتی از دستگیری او و محکومیتش به زندان مطلع شدم،خیلی نارحت شدم.»
آقای فیقان رابط ویتروف وجاسوس فرانسوی در مسکو:« من هر روز روزنامه را می خواندم تا خبری از او به دست آورم. تمام فکر وذکر ما این بود که اگر دستگیر شده است به زودی ما را هم لو خواهد داد. من در ترس زندگی می کردم تا صبح خوابم نمی برد تا فهمیدم که محاکمه شده و دادگاه او تمام شده است. با این حال تحلیل مسؤلین در پاریس این بود که درست است که او لو نرفته است اما دیر یا زود لو خواهد داد و حرف خواهد زد. به خاطر نجات خودش از این مخمصه حرف خواهد زد.
فوریه سال 1983 رییس جدید. سازمان اطلاعات فرانسه د.اس. ت
Yves Bonnet.DST.DIrektor
یوس بونه رییس سازمان اطلاعات د. اس. ت.: در این زمان او به ارزش اسناد پی می برد و متاسف است که این منبع قطع شده است. با توجه به اینکه منبع دیگر قطع شده است در فرانسه تصمیم گرفته می شود تا کشورهایی را که شوروی تکنولوژی آنها را می دزدید در جریان قرار دهند. در همین زمان تعداد دیپلمات های و مستشاران وسایرکارگزاران سفارت شووری در فرانسه از 200 نفر به 700 نفر رسیده بودند که در اساس، کار این 500 نفر اضافه به طور حرفه ای جاسوسی بود. در اسناد به دست آمده کشور فرانسه پی برده بود که شوروی چقدر تکنولوژیش را دزدیده است.
رییس جمهور فرانسه میتران خیلی عصبانی است زیرا اسناد نشان می دهند که مسکو به مدت ده سال تمام کلیه فکس ها وسایر ارتباطات پاریس را کنترل وگوش می کرده است. رییس جدید سازمان اطلاعات فرانسه( یوس بونه) به دیدن میتران می رود و یکساعت تمام حرف می زند و اسناد و مدارک را نشان می دهد. بحث برسر این بود که بسیاری از دیپلمات های بلند پایه شوروی فقط جاسوس هستند و نه دیپلمات. میتران با ظرفیت بسیار بالا و کاملا ساکت یک ساعت تمام به گزارش گوش می کند و حتی یکبارحرف او را قطع نمی کند و یک کلمه حرف نمی زند. مسکو تکنولوژی فرانسه را می دزدید و هیچ کارخانه ای نبود که کا گ ب یک جاسوس روس درآن نداشته باشد. پس از پایان یافتن گزارش رییس سازمان اطلاعات فرانسه، میتران از او می پرسد که چه عملیاتی می خواهید انجام دهید. او می گوید که باید عکس العمل سیاسی نشان دهیم و ویزاهای اقامت جاسوس دیپلمات های شوروی را لغو کنیم. میتران می گوید:« منتظر چه هستید بروید و اقدام کنید!»
این اقدام علیه شوروی و جرأت قاطع تصمیم گیری برای این اقدام، بزرگترین پیروزی میتران در دوران اول ریاست جمهوری او بود.
5 آپریل 1983
فرانسه تصمیم به اخراج 40 جاسوس دیپلمات هایی می گیرد که تمام سوابق و کارها وگزارشات آنها دقیقا توسط ویتروف(جاسوس روسی) برایش ارسال شده بودند اما نمی خواهد طوری رفتار کند که آنها بفهمند فرانسه اسناد و مدارکی دریافت کرده است. کار بسیار مشکلی است. رییس سازمان اطلاعات فرانسه، یک کاتالوگ تهیه می کند که درآن عکس و تفصیلات47 دیپلمات روسی با گزارشات جاسوسی آنها ضمیمه است، اما برای رد گم کردن فقط به 40 نفر از آنها که تکنولوژی فرانسه را دزدیده بودند، اخطار می دهد تا خاک فرانسه را ترک کنند و هفت نفری را که به عمد اخراج نمی کند کسانی بودند که تماما در کار جاسوسی نبودند ولی هیچ شهر و هیچ کارخانه یا مؤسسه ای نبود که شوروی درآن جاسوس نداشته باشد. اخراج دیپلمات های شوروی از چشم وسایل ارتباط جمعی پنهان نمی ماند و تیتر تمام روزنامه ها می شود با این حال فرانسه اجازه نمی دهد که فیلم وعکس از کسانی که در فرودگاه به سوی مسکو برگردانده می شوند، تهیه شود و نمی خواهد رسوایی برپا شود و مسکو سکوت می کند. هنوز نمی داند چه خبر است!
ریچارد پرل از مقامات پنتاگون در سالهای 198ا تا 1978 و از مسؤلین رسیدگی به پرونده جاسوسی فری ول می گوید:« مدارک کافی بودند. اسامی تمام جاسوسانی که تکنولوژی می دزدیدند، نوشته شده بود.»
اظهارات دفتر وزیرامور خارجه وقت فرانسه
Bru leiter Außenministers Francois Schee
فرانسویز شی از مسؤلین وزارتخارجه: اسناد تکنولوژی دزدیده شده ، چنان روشن بودند که هیچ تجزیه یا تحلیلی نیاز نداشتند. برای من روشن شده بود که شوروی چگونه پیشرفت کرده است.فی المثل اسناد یکسال کامل جاسوسی تکنولوژی جلوی روی من بود که امضا مسؤل کا گ ب زیر اسناد بود. من یکسری از مدارک را با سفیر مسکو در میان گذاشتم که سفیر مسکو با بی اعتنایی نگاهی به پرونده بزرگی که در مقابلش نهاده شده بود. انداخت و آن را ورق زد و درحالیکه مطلقا نمی توانست باور کند، از موضع خیلی بالا پاسخ میدهد که آیا شما انتظار دارید که ما اهمیتی به این اوراق بی معنی و بچه گانه و جعلی بدهیم! این مدارک مسخره تر از آن است که ما وقت خود را برای رد کردن آن بگذاریم. من سری دوم دفترچه اسناد را جلوی روی او گذاشتم که امضا رییس سازمان اطلاعات ورشو - پاریس را داشت. و می خواستم به او بگویم که برای هر دو کشور بهتراست که راه حلی دیپلماتیک پیدا کنیم و نمی خواستیم آبروی مسکو را ببریم. میتران گفته بود که برای آنها روشن کنید که ماقصد نداریم آنها را تحت فشار بگذاریم. اما سفیر مسکو زیر بار نمی رود. اما احساس من این بود که در صفحه شطرنج سیاسی یک مات شدن است که کرمل(ابر قدرت شوروی) هنوز قبول ندارد که کسی بتواند به او کیش و مات بدهد.
می توان گفت در صفح شطرنج سیاسی فرانسه یک برج شوروی را زده بود که مثل ضربه یا شکست دادن کرمل بود.
ولادیمیر کریوتچ کاو که از قدرتمندترین مردان روسیه و آخرین رییس کاگ ب بود، می گوید: « ما نمی توانستیم علت این اقدام اخراج دیپلمات های خود را بفهمیم و نمی فهمیدیم که چرا فرانسه اقامت ها را لغو کرده و دیپلمات های ما را اخراج می کند. ما این اقدام را به گسترش جنگ سرد و به هیستری عام ضد شوروی و راسیستی این دولتهای غربی تلقی کردیم. ما می خواستیم که رابطه صلح آمیزی با فرانسه داشته باشیم.تهدید اصلی ما نبود.»
چهار ماه قبل از مرگ برژنف است. یوری آندره پوف رییس وقت در ک.گ.ب در کرمل قدرتمند و سر سیستم است و دارای نفوذ زیادی است او در نشستی به این مناسبت حضور می یابد ومی خواهد یک وضعیت ویژه اعلام کند، او ناچار است که اعتراف به بزرگترین مشکلی کند که تا به حال پیش آمده است و به اصطلاح ناچار می شود که دستمال به زمین بیاندازد. کرمل دیگر آنی نیست که در گذشته بود و کا.گ. ب هم همینطور.
اظهارات آخرین رییس کا گ ب:« راه و روش ما اینطور نبود که معامله به مثل کنیم. یعنی متقابلا دیپلمات های فرانسوی را اخراج کنیم. می خواستیم فرانسه بفهمد که مناسبات ما با فرانسه دوستانه است.
در فرانسه نیز سازمان اطلاعات د. اس. ت پروژه بزرگ داخلی در دستور کار دارد و عملیات دستگیری جاسوسان فرانسوی در مراکز علمی و تحقیقی که برای روسیه جاسوسی می کردند، آغاز می شود و تمام شبکه آن منهدم می شود نه فقط در فرانسه بلکه در انگلیس و آلمان و ایتالیا و آمریکا شبکه های جاسوسی مسکو با پوشش دیپلمات و یا سایر پوشش ها انهدام وشبکه های پیچیده و سازمان یافته کا گ ب از هم پاشیده می شود و صدراعظم وقت آلمان هم در رابطه با این بزرگترین رسوایی قرن برای شوروی موضع می گیرد و در نهایت یک شبکه قدرتمند به نام او.د. اس. اس. آر با قدمت 40 سال جاسوسی در غرب تا به آخر از هم گسسته و منهدم می شود. و ویتروف به هدفش می رسد و بازوهای این شبکه جاسوسی 40 ساله ک.گ. ب را پاره می کند و به سر سیسیم شوروی که در مشت آهنین کاگ ب است، ضربه می زند.
Alexander Kolparidiß-Historika .
آلکساندر کولپریدی- محقق تاریخی در این پرونده فری ول :« ویتروف مناسبات جاسوسی روسیه در زمینه های تکنولوژی وصنعت را برملا می کند و حیطه علمی موجود را به نقد می کشاند. او قبل از جاسوس بودن، یک مهندس و فردی دست اندرکار در پیشرفت های علمی بود و ابعاد موضوع را می فهمید. حدود ده هزار سند دزدیده شده در این پرونده فری ول از مطالعات و تحقیقات سایر دانشمندان وجود داشت که شوروی دزدیده بود. امکان نداشت که دانشمندان روس بتوانند روی همه اینها کار کنند. این تضاد وجود داشت که دانشمندان روس باید راه و روش تحقیقی خود را می رفتند یا تحقیقات سایر دانشمندان را تکمیل می کردند که این کار به تحقیقات مستقل آنان لطمه می زد. اداره جاسوسی نمی تواند و صلاحیت علمی ندارد که خودش یا مأمورانش آنچه را دزدیده است مورد بهره برداری قرار دهد و یا سرجای خودش بنشاند و به کار گیرد. آیا واقعا همه این ده هزار سند علمی دزدیده شده می توانستند در مسکو استفاده داشته باشند؟ از تمام کارخانجات از مراکز تحقیقاتی و... اطلاعات جمع کرده بودند و ویتروف خودش می فهمید که آنچه اداره جاسوسی کا گ ب به خودش ملحق کرده یعنی تحت سلطه گرفتن تمام دانش و دانشمدان، در صلاحیت و حیطه این سازمان نیست.
ریچارد پرله رییس مستقیم این پرونده فری ول در پنتاگون:« تمام رییس جمهورهای آمریکا تا این زمان ضربه ناپذیری قدرت شوروی را جدی گرفته بودند. ریگان برای اولین بار پی برد که شوروی ضربه پذیر است و می توان بر او پیروز شد. و ما عملیات بزرگی را شروع کردیم تا شبکه های عظیم جاسوسی برای شوروی را متوقف کنیم. در تمام آزمایشگاه ها حضور افراد روسی ممنوع شد. درتمام زمینه های حساس الکترونیکی و ناویگاتسیون و ارتباطات، ضوابط جدید گذاشتیم و تولید تورنادو جنگنده های پیشرفته که شوروی برنامه های آن را داشت، طرح و نقشه ها را عوض کردیم و حتی درآلمان و انگلیس و ایتالیا، و... در برنامه ریزی های خود دست بردند. ما از روی اسنادی که به دست آورده بودیم که آنها چه چیز در دست دارند، اقدامات بعد خود را برنامه ریزی می کردیم. من به سیا پیشنهاد کردم که اطلاعات غلط بفرستند که در اثر آن در ساختن جت های جنگی شوروی که از ما الگو برداری می کنند، به آنها صدمه و آسیب برساند وشروع به ارسال اطلاعات غلط کردیم. هنوز خبر نداشتند و روزانه آنها این ارتباطات غلط را با سیستم های ویژه خود می دزدیدند. از سوی دیگر هم در سیستمهای حساس گیرندگی ماشینهای جنگی آنها توانستیم اخلال جدی ایجاد کنیم تا جاییکه شوروی ناچار شد به سیستم و کارآیی سازمان جاسوسی خود شک کند. در این چند سال مطابق اسناد و مدارکی که من از پرونده فری ول در دست داشتم و هزینه های میلیونی شوروی برای جاسوسی و خرید اسناد علمی و تحقیقاتی را هم درآنها نوشته شده بودند، با خود فکر می کردم که اگر به جای این هزینه سنگین میلیونی که از بودجه کشور خرج سازمان اطلاعاتش می کرد و بالای سی درصد بود درحالیکه بودجه ما برای سازمان سیا یک بودجه یازده درصدی بود، به لحاظ ملی و بودجه برایشان بهتربود که ببیند که خرج جاسوسی به دخلش نمی ارزد و یک فکر بهتری می کردند.
ازآخرین رییس کاگ ب ولادیمیر کریوتچ کاو که از قدرتمندترین مردان روسیه بود ،در مصاحبه می پرسیم چرا اینهمه پول خرج جاسوسی می کردید بهتر نبود این بودجه را در مملکت خودتان و باکمک دانشمندان خودتان صرف امور علمی و تکنولوژی و.. می کردید؟ پاسخ می دهد:« نه! ویتروف تا مغز استخوان به ماضربه زد وگرنه که این شیوه دستیابی به آخرین پیشرفت های صنعتی سریع و به صرفه تر از روش های دیگر بود. ازسوی دیگرهم ما باید همیشه این آخرین اطلاعات را میداشتیم.
General Jean Guyoux Millitarexperteß -DST
ژنزال جین گویوکس از متخصصین فرانسه درامور نظامی درسازمان د.اس.د.: این دزدیدن اطلاعات علمی و تحقیقات دانشمندان یک کشور چندان هم مفید نیست بلکه برای دانشمندان شوروی هم کاملا قابل استفاده نبود. من این کار را محکوم می کنم زیرا یک رییس کاگ ب چه می فهمد که علم یا دانش چیست که برای دانشمندی مشخص کند که او در چه رشته ای تحقیق کند. با این کار مانعی برای تحقیقات دانشمندان خوب روسیه شده بودند. اینکه دانشمندی کارش را سازمان جاسوسی کشورش تعیین و تحقیق روی کارهای نصفه نیمه دانشمندان دیگر کند، یا راه و روش علمی برای تحقیقات یک دانشمند را اداره جاسوسی تعیین کند این شیوه برای کار علمی آن کشور اسفبار است.
ویتروف در بازجویی اظهار میدارد:« من به عنوان یک متخصص و تحصیلکرده خجالت می کشیدم که اداره جاسوسی، کار دانشمندان روسیه را محدود و مشخص می کرد. با اینکار دانشمندان خوب را منزوی می کرد. اخراجشان می کرد. حقوقشان را قطع میکرد و امکانات برای تحقیقات در دسترسشان قرار نمی داد. در اصل به آنها نیازی نداشت زیرا جاسوسان اطلاعات مربوط به تحقیقات تکنولوژی را از سایر کشورها را دزدیده و به آنها می رساندند. به عنوان یک مهندس از این طرز رفتار با محققین احساس حقارت می کردم.»
اداره جاسوسی نمی تواند درباره علم و دانش تصمیم بگیرد که چه با ارزش و چه بی ارزش اشت. چرا این اسناد باید به دست کا گ ب می افتاد که به دردش هم نمی خورد اما دریایی پول وهزاران هزار نفر در خدمت این سیستم بودند.
[ ویتروف خود در پاریس ارتباط با جاسوسانی که دانشمند یا آکادمیک بودند داشت که حتی از مراکز اتمی اطلاعات به او می دادند و می دانست که هزاران هزارنفر درسراسر جهان به خاطریک ایدیولوژی و به خاطرعشق به انسان و به بشریت و به سوسیالیسم و علیه نابرابری و بی عدالتی در نظام کاپیتالیستی، برای شوروی کار می کنند و نه به خاطر پول اما این ایدیولوژی در تبدیل شدن به نظام دیگر موجودیت و هویت خود را نداشت و تنها ماسکی بود برچهره فریبکار یک سیستم قدرتمند وبه شدت پیچیده جاسوسی و دیکتاتوری و تک حزبی که تحت یک دیسپیلین شدید از متخصصین و افراد نابغه مثل او به هر صورتی که نیاز داشت برای حفظ سیستم خود حتی به عنوان یک جاسوس، استفاده می کرد و برای آنکه این افراد اعتراض نکنند، با برنامه های پیچیده تر آموزشی یا تحت فشار ضوابط آهنین حزبی و.. تحت سلطه حزب قرار می داد به طوریکه فرد همیشه در نگرانی و اضطراب به سر می برد. ویتروف از عملکردهای سیستم کاگ ب درهمه زمینه ها احساس انزجارکرد و بعدها به تنهایی خود را در برابر این غول قدرت قرار داد که او را پشیزی هم حساب نمی کرد و ازپاشنه آشیلش(مخفی بودن عملکردهای سیستم) که همان نقطه قوتش هم( شبکه جاسوسی 40 ساله اش) بود استفاده کرد وآنها را برملا و آشکار کرد. تا با گسستن و تضعیف شبکه، تغییر یا رفرم در این مشت آهنین ایجاد کند و در نهایت راه نفس کشیدن در روسیه را باز کند. فقدان آزادی، فشاری بود که خود او را به بیماری روانی کشانده بود. و تصور نمی کرد که ده سال بعد سیستم اتومات کشش خود را از دست بدهد و با کمترین رفرم فرو بپاشد و یاران وفادارش در کا. گ. ب به خانه های خود برگردند و دنبال یک کار آبرومند بروند و همه رفقای بالای سیستم و صاحبان قدرت با ثروتی که داشتند سران نظام اٌلیگارش بعدی بشوند. از یلتسین گرفته تا....]
وبتروف از تبعید گاهش در سیبریه هرهفته یک نامه برای زنش می نویسد و این نامه ها سرشار از یک روحیه نو و خوشبین و امیدوار او نسبت به زندگی مشترک او وهمسرش در آینده هستند و هیچگونه تردید از کارجاسوسی که درگذشته کرده است به چشم نمی خورد. حتی خود را قربانی یک خسوف و شب تیره و تار می نامد. حتی طبع شعرش هم گل کرده است و می نویسد که از چون یک ققنوس از خاکستر خود برخاسته(رستاخیز مسیحایی در او) در حال تولد و گل کردن است. تنها آرزوی او آزادی از زندان و تبعیدگاه تاریکش در سیبریه و زندگی کردن در روشنایی و نورآفتاب است.
ادامه دارد...
ملیحه رهبری
09،05، 2009
ملیحه رهبری
http://malihehrahbari.blogspot.com
mrahbari@hotmail.com
گزارشی مشترک تهیه شده از حوادث ودرس های تاریخی، توسط
ZDF und arte.GE.I.E- Geschichte ZDF –History ereignise

نام ها و اسناد استفاده شده در گزارش از زبان آلمانی
Wladimir Krjutschkow. Letzte KGB chef
ولادیمیر کریوتچ کاو که از قدرتمندترین مردان روسیه و آخرین رییس کاگ ب
اظهارات یکی از ریسای سابق کا گ ب به نام اینوق پرلین
Spionagentbewehr offizier –Inor perlin
Jacky Debain-DST –Stellvertretenden Direcktor
جاکی دباین از ریسای سازمان اطلاعات فرانسه د. اس. ت
رییس د.اس.ت- مارسل چالیت
Marcel chalet –DST chef

Richard Perl- US unterstads Sekreter im Pentgon.
ریچارد پرل منشی امنیت داخلی آمریکا در پنتاگون
Jacky Debain-DST –Stellvertretenden Direcktor
جاکی دباین از ریسای سازمان اطلاعات فرانسه د. اس. ت
Raymo Nort- DST- Abteilung Sovyet unon
رایمو نورت از سازمان اطلاعات د.اس. ت. بخش شوروی
Inor Prelin Simon –Offiier KHB
اینور پرلین سیمون از ریسای کا گ ب
Yves Bonnet.DST.DIrektor
یوس بونه رییس سازمان اطلاعات د. اس. ت.:
Witali Karavachkine – KGB Spionnage abwehr
ویتالی کاراواشکین از جاسوسان سابق در کاگ ب
Alexander Kolparidiß-Historika .
آلکساندر کولپریدی- محقق تاریخی در این پرونده فری ل
س اس اف-CSF نام اداره جاسوسی فرانسه:
Rakete Aryaneراکت های آریانا:
DSF –اف اس نام اداره جاسوسی فرانسه:
vpk کمیسیونی که سر سیستم بود به نام فا پ ک
GRUگ آر او که به کمیسیون فا پ ک وصل بود.

Keine Kommentare: